بهاره طاهری

پدر و مادر و نحوه فرزند پروری آنان تاثیر بسیار زیادی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد. بنابراین بد رفتاری پدر و مادر می تواند باعث آسیب به شخصیت فرزندان می شود، این مقاله به بررسی رفتار والدین می پردازد، بنابراین این مقاله را از دست ندهید.

دسته بندی های متنوعی از شیوه های فرزند پروری ارائه شده که شیوه فرزند پروری سهل گیرانه، مقتدرانه و مستبدانه، سه سبک رایج فرزند پروری است که توسط باومریند (1971) ارائه شده اند.

این دسته بندی ها بر اساس پاسخگو بودن والدین و قانونمندی آن ها رائه شده است.

پاسخگو بودن به این معنی است که آن ها به تفاوت های بین فردی بچه ها و نیازهای رشدی متفاوت آن ها، حساس هستند.

قانونمندی هم به این معنی است که والدین محدودیت و قوانینی برای رفتار فرزندانشان ایجاد کنند و در صورت تخلف از این قوانین، با آن ها قاطعانه برخورد کنند.

سبک های فرزند پروری

این ویژگی سه سبک فرزند پروری را ایجاد نموده است:

• والدین مقتدر که دارای بالاترین سطح از پاسخگو بودن و سطوح بالایی از قانونمندی و انضباط هستند.

سبک فرزند پروری مقتدرانه، ایده آل ترین شیوه فرزند پروری است. والدین مقتدر دارای ویژگی هایی از جمله: انتظارات واضح، محدودیت منطقی و سطوح بالایی از گرمی و حمایت از نیازهای رشدی کودکان، هستند.

• والدین سهل گیر که ترکیبی از پاسخگو بودن بالا و قانونمندی پایین را به کار می برند.

این والدین روابط عاطفی بسیار شدیدی با فرزندان خود دارند و در عین حال کنترل کمی بر رفتار آن ها اعمال می کنند. این والدین اگرچه در اغلب اوقات روابط بدی با فرزندانشان ندارند، ولی نظم و قانونی هم برای فرزندانشان ایجاد نمی کنند. بنابراین می توان گفت که این والدین نقش جدی و پررنگی در تعلیم و تربیت فرزندانشان ندارند.

• والدین مستبد که دارای سطوح پایینی از پاسخگو بودن هستند و در مقابل قانونمندی بالایی را ارائه می دهند.

چنین والدینی، قوانین سخت و غیر منطقی برای رفتار فرزندان خود فراهم می کنند. آن ها انتظار دارند فرزندانشان بدون چون و چرا دستوراتشان را اجرا کنند و در صورت عدم اطاعت، تنبیه سختی برای آن ها فراهم می کنند. به طور کلی این والدین روابط ضعیفی با فرزندانشان دارند و روابط عاطفی کمی با آن ها برقرار می کنند.

سبک فرزند پروری مستبدانه

می تواند آسیب های زیادی را به فرزندان وارد کند. در واقع بیشتر مشکلات کودکان ناشی از سبک فرزند پروری ناکارآمد والدین است.

انعطاف ناپذیر بودن والدین و سفت و سخت بودن آن ها و طرد دائمی فرزندان و بی تفاوت بودن نسبت به نیازهای عاطفی و روانی آن ها می تواند منجر به مشکلات روانی مختلف در کودکان شود و سبب شود که کودکان در زندگی آینده خود با مشکلات بسیاری مواجه شوند. اینگونه والدین که به عنوان والدین سمی شناخته می شوند با ایجاد فضای سمی در خانواده، باعث صدمات بلند مدت عاطفی، روانی و ذهنی بر کودکانشان می شوند.

مشکلاتی مثل افسردگی، از دست دادن اعتماد به نفس و عزت نفس، احساس بی ارزش بودن، تکانشی و پرخاشگری، اضطراب و استرس مداوم، افت تحصیلی و غیره از جمله پیامدهای شیوه فرزند پروری مستبدانه می باشد.

خصوصیات والدین مستبد و سمی

کنترل گری بیش از حد

والدین سمی کنترل بسیار زیادی روی فرزندانشان اعمال می کنند و تلاش می کنند که از ریز جزئیات فعالیت های او آگاه باشند، اینگونه والدین هیچ گونه آزادی عملی به فرزندانشان نمی دهند و به دلیل اینکه مبادا فرزندشان دست از پا خطا کند مدام او را تحت نظر قرار دارند، فعالیت های فرزندشان را بسیار محدود می کنند و در هر زمینه ای برای او تعیین تکلیف می کنند.

عدم ابراز محبت

کودک بیش از هر چیز به دریافت محبت کلامی و غیر کلامی از طرف پدرو مادر خود نیازمند است و اگر چنین محبتی را از والدین خود دریافت نکند به شدت احساس تنهایی و بی ارزش بودن می کند. او با خود می گوید که وقتی نزدیک ترین اشخاص من یعنی پدر و مادر، من را دوست ندارند قطعا من فرد دوست داشتنی نیستم و بسیار بی ارزشم، این کودک در برقراری ارتباط با دیگران نیز دچار مشکل می شود.

عدم همدلی و درک

والدین مستبد و سمی از توانایی درک و همدلی برقرار نیستند. آن ها معمولا نمی توانند احساسات فرزندانشان را درک کنند و همه چیز را از دریچه دیدگاه خودشان می نگرند. به همین دلیل چنین والدینی نسبت به نیازهای فرزندانشان بی تفاوت هستند و تنها نیازهای خود را در نظر می گیرند.

تکانشی بودن

والدین مستبد کنترلی روی رفتار خود ندارند، در لحظه و بدون اینکه به عواقب کار و رفتار خود فکر کنند، نسبت به رفتارهای فرزندشان واکنش نشان می دهند.

بد دهنی

چگونه صحبت کردن با فرزندان بسیار مهم است. نیاز است که پدر و مادر نسبت به کلماتی که به زبان می آورند حساس باشند و حتی در حین عصبانیت و تنبیه فرزندان مواظب باشند که به فرزندشان بی احترامی نکنند و شخصیت او را زیر سوال نبرند، اما متاسفانه والدین سمی نسبت به کلماتی که به زبان می آورند بسیار بی توجه هستند و در حین عصبانیت ممکن است کلمات رکیکی را نثار فرزندانشان کنند و شخصیت او را زیر سوال ببرند. جملاتی مثل تو خیلی بی عرضه هستی، تو یک بچه احمق هستی، تو لیاقت محبت و توجه رو نداری، از جمله جملات مورد استفاده از جانب والدین سمی است.

ایراد گیری

از آنجایی که چنین والدینی مدام فرزندان خود را کنترل می کنند و معتقد هستند که اگر لحظه ای از فرزندشان غافل شوند حتما او خرابکاری می کند طبیعتا هیچکدام از رفتارها و کارهای فرزندشان را قبول ندارند و مدام از او ایراد می گیرند. در واقع این والدین هیچگاه از فرزندشان رضایت ندارند.

مقایسه گری

چنین والدینی مدام فرزندشان را با دیگر فرزندان مقایسه می کنند و معتقد هستند که فرزند دیگران، در بسیاری از زمینه ها از فرزندشان بهتر است. این والدین با زخم زدن مداوم و مقایسه گری بیش از حد اعتماد به نفس را از کودک خود می گیرند و باعث ایجاد حس خود کم بینی در فرزندانشان می شوند.

انتظارات غیر واقعی

اینگونه والدین انتظارات غیر واقعی نسبت به فرزندان خود دارند و بدون توجه به شرایطی که برای فرزندشان محیا کرده اند انتظار دارند که کودکشان بهترین عملکرد را داشته باشد و در همه زمینه ها عالی باشد. در واقع می توان گفت که اینگونه والدین هیچگاه از فرزند خود و عملکردش راضی نیستند و مدام به او سرکوفت می زنند.

عدم آزادی بیان و ابراز احساسات

صحبت کردن در مورد نیازها و خواسته ها و بیان احساسات مثبت و منفی در حضور چنین والدینی قدغن است و نوعی گستاخی محسوب می شود. از نظر والدین مستبد پسر نباید گریه کند، دختر نباید بلند بخندد، دختر نباید عاشق شود و غیره.

اگر فرزندشان بگوید که نیاز به تنهایی دارد و یا نیاز دارد که ساعاتی را با دوستانش بگذراند، حرف گستاخانه ای زده است و به پدر و مادرش بی احترامی کرده است و همین امر باعث می شود که برخورد جدی با او شود.

دنبال کردن رویاها توسط فرزند

بسیاری از این والدین در زندگی گذشته خود ناکامی های زیادی را تجربه کرده اند و به خواسته های خود نرسیده اند به همین دلیل در زندگی فعلی شان به این دلیل که خودشان را مالک فرزندشان می دانند و معتقدند که فرزندشان باید طبق نظر و خواسته آن ها عمل کند، سعی می کنند نظرشان را به فرزندشان تحمیل کنند و شرایطی را فراهم کنند که فرزندشان آن ها را به رویایشان برساند، در بسیاری از موارد آن ها تصور می کنند که به فرزند خودشان لطف می کنند.

مثلا اگر از آن ها سوال شود که چرا فرزندت را مجبور به این کار می کنی، می گویند که من او قدر نشناس است من برایش شرایطی را فراهم کرده ام که هیچگاه خودم آن شرایط را نداشته ام و آرزویش را داشته ام، اگر من چنین شرایطی داشتم حتما فرد موفق می شدم. چنین والدی به نظر فرزندش اهمیتی نمی دهد و به دنبال رسیدن به رویاهای خودش است.

در مقابل والدینی هستند که چون در کودکی مورد آزار و اذیت والدین خود قرار گرفته اند، معتقدند که خودشان نیز باید به همین صورت با فرزندشان برخورد کنند، چون خودشان در زندگی به چیزی که می خواستند نرسیده اند، بنابراین فرزندشان نیز نباید زندگی راحتی داشته باشد، توجیه شان این است که با این کار فرزندشان محکم و قوی بار می آورند و لوس نمی شود.

تنبیه جسمی

کتک زدن و آزارگری جسمی نیز یکی از کارهای بسیار اشتباه والدین مستبد است. چنین برخوردی باعث می شود که این والدین بسیار ترسناک به نظر برسند و فرزند هیچگاه نتواند در کنار پدرو مادر خود احساس آرامش داشته باشد. اضطراب و استرس و کابوس های شبانه می تواند از جمله پیامدهای چنین رفتاری با فرزندان باشد.

با والد سمی خود چه کنم؟

اول اینکه سعی کنید دیدگاه واقع بینانه ای داشته باشید و به سرعت به والد خود برچسب سمی و مستبد بودن نزنید، گاهی اوقات والدین ذاتا بد نیستند و تنها مشکل آن ها این است که مهارت ارتباطی درست را بلد نیستند که در اینصورت با برقراری ارتباط بیشتر و صحبت کردن با آن ها و بیان خواسته ها و نیازها و یا کمک گرفتن از مشاور یا فردی که مورد اعتماد خانواده است می توان تا حدود زیادی مشکلات بین خانواده ها و فرزندان را حل کرد، گاهی نیز فرزندان رفتارهای نامناسبی دارند و همین امر باعث می شود که والدین درمانده شوند و در چگونگی رفتار با فرزندشان دچار سردرگمی شوند و همین امر سبب شود که احساس کنید که پدر و مادر رفتار نامناسبی با شما دارند در صورتی که با اندکی توجه به رفتارها، انتظارات و توقعات خود متوجه خواهید شد که شما هم در ایجاد چنین شرایطی بی تاثیر نیستید.

منبع : چگونه با والدین مستبد و سمی کنار بیاییم؟

یکی از معیارهای که در زمان ازدواج باید به آن توجه شود اختلاف سنی در ازدواج می باشد، در بسیاری از باورهای فرهنگی و اعتقادی برای زن و مرد اختلاف سنی مناسب را تعیین می کنند، بسیاری از خانواده ها اعتقاد دارند باید سن مرد بیش تر از زن باشد در این صورت زندگی زوجین ثبات بیش تری خواهد داشت.

زمانی که موضوع ازدواج را مورد بررسی قرار می دهند برخی از موضوعات زیر را مورد بررسی قرار می دهند که عبارت اند از:

• رشد روانشناختی
• شناخت پیش از ازدواج
• تشابهات شخصیتی

موارد بیان شده از مولفه های تاثیرگذار در امر ازدواج می باشند، و زوجینی که دوره سنی آن ها با یکدیگر مشابه باشند به احتمال زیاد در مولفه های بیان شده همسو هستند، با این حال تفاوت سنی در میان زوجین عامل اصلی در میزان موفقیت زندگی آن ها به شمار نمی آید و برای این که ازدواج موفق تری داشته باشید باید سعی کنید با آگاهی بهتر تصمیم بگیرید و در زمینه ازدواج و مشکلات خانوادگی تصمیم گیری صحیحی داشته باشید در این شرایط می توانید از مشاوره خانواده کمک بگیرید تا در این خصوص به نتیجه گیری صحیحی برسید.

باورهای جامعه درباره اختلاف سنی در ازدواج

در جامعه ما از نظر اعتقادی و فرهنگی بر روی اختلاف سنی زوجین تاکید بسیاری دارند و این الگو بیش تر طرفدار بزرگتر بودن مرد از زن می باشند و اعتقاد دارند هر چه سن مرد از زن بیش تر باشد آن زندگی ثبات بیش تری خواهد داشت و از سوی دیگر عواملی مانند افزایش فعالیت زنان در جامعه، اهمیت دادن به تحصیلات، پا به عرصه گذاشتن زنان با اعتماد به نفس به بازار کار، باعث شده است تا مسئله بزرگ تر بودن مرد از لحاظ سنی در امر ازدواج برای ثبات زندگی زناشویی زیر سوال برود.

در این خصوص افراد به توان مدیریتی در مردان اعتقاد دارند و حس می کنند که مردان در کنار توان تربیتی زنان می توانند زندگی زناشویی متعادلی داشته باشند.

امروزه بیش تر از گذشته شاهد بزرگ تر بودن زن از مرد در امر ازدواج می باشیم و بر اساس ازدواج های صورت گرفته مشخص شده است که اختلاف سنی به تنهایی و به صورت مستقیم بر روی رضایت زناشویی تاثیری نمی گذارد و این مسئله به تفاوت سنی زن یا مرد مربوط نمی شود.

در این خصوص تحقیقات بسیاری صورت گرفته است و بر اساس تحقیقات انجام شده این موضوع نه تنها قواعد را بر هم زده است بلکه باعث شده است افراد در امر ازدواج به عوامل روانشناختی توجه بیش تری داشته باشند و آن ها را بیش از گذشته مدنظرشان قرار دهند، شناخت پیش از ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است و بیش از گذشته باید به آن توجه کنند.

عوامل تاثیرگذار بر رضایت زناشویی

عواملی که بر روی زندگی زناشویی اثر می گذارد و از مولفه های تاثیرگذار زندگی زناشویی است می توان به بلوغ روانشناختی طرفین و شناخت دقیق زوجین نسبت به یکدیگر اشاره نمود در صورتی که زن و مرد از نظر شخصیتی، شباهت هایی با یکدیگر داشته باشند سلایق، فعالیت ها و اهداف مشترکی خواهند داشت و در این شرایط روابط زناشویی آن ها از ثبات بیش تری برخوردار می شود.

هم چنین توجه به انگیزه های ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است در صورتی که فرد از انگیزه های ازدواجش آگاه باشد و این انگیزه ها بیش تر مربوط به عوامل درونی شود تا بیرونی، فرد در امر ازدواج موفق تر خواهد بود و احتمالا آمادگی او برای ازدواج بالاتر است.

برخی از جوانان ممکن است به بلوغ عاطفی، اجتماعی و اقتصادی نرسیده باشند و به خاطر فشار والدین و اطرافیانشان تصمیم به ازدواج گرفته اند، آن ها چون مهارت های لازم برای ازدواج موفق را کسب نکرده اند نمی توانند انتخاب صحیحی داشته باشند.

تصمیمی که نوجوان در این شرایط می گیرد به خاطر فشار محیط می باشد و در این شرایط ممکن است فرد آمادگی برای ازدواج نداشته باشد. عوامل موثر در ازدواج می توان به هم سو بودن و شباهت طرفین اشاره نمود البته توجه داشته باشید هیچ کدام از زوجین به صورت صددرصد به یکدیگر شبیه نیستند، اما هر چه میزان شباهت بیش تر باشد احتمال صمیمیت، ثبات و رضایت طرفین افزایش می یابد، توصیه می شود اگر تصمیم به ازدواج گرفته اید قبل از ازدواج با معیارهای انتخاب همسر مناسب آشنا شوید.

اختلاف سنی زن و مرد و تاثیر آن در رضایت زناشویی

در صورتی که تنها اختلاف سنی را مورد بررسی قرار دهید و میزان تاثیر آن را در رضایت زناشویی در نظر بگیرید به نتیجه خاصی نخواهید رسید زیرا اختلاف سنی تاثیر مستقیمی بر روی رضایت زناشویی نمی گذارد، افرادی که رنج سنی آن ها مشابه است و در یک محدوده سنی یکسانی هستند به طور معمول از نظر فرهنگی و اجتماعی شباهت های بیش تری با یکدیگر دارند، اما در صورتی که بخواهیم فرضیاتی که مربوط به این متغیر سن است را مورد بررسی قرار دهیم، افرادی که اختلاف سنی کمتری دارند از نظر تجربه و رشد شخصیتی شباهت های بیش تری با یکدیگر خواهند داشت و به خاطر شباهت های زیاد آن ها سلایق، علایق، نگرش های آن ها به یکدیگر نزدیک تر است.

البته توجه داشته باشید که تفاوت سنی به تنهایی نمی تواند باعث به وجود آمدن مشکلاتی در رابطه شود و آن چه در این شراط اهمیت دارید احترام به تفاوت ها و عقاید می باشد که باعث می شود ازدواج موفق تری داشته باشید به طور کلی اختلاف سنی عامل قدرتمندی بر روی روابط زوجین به شمار نمی آید البته باید به فرایند های رشدی موجود در اختلاف سنی توجه کرد و آن ها را جدی گرفت، فرایند های رشدی شامل مواردی مانند تجارب مشترک، رشد شخصیتی و روانشناختی نزدیک به هم و غیره می شود.

اختلاف سنی در ازدواج، اختلاف سن روانی در ازدواج

عوامل تشکیل دهنده سن روانی شامل، بلوغ عاطفی، اجتماعی و اقتصادی می شود و این عوامل اولویت بیش تری نسبت به سن تقویمی دارند.

با بررسی کردن موارد زیر می توان به این نتیجه رسید که آیا فرد به بلوغ عاطفی رسیده است یا خیر:

• طرفین نسبت به هیجانات و سلایق خود تا چه حد شناخت دارند و بررسی میزان شناخت آن ها از یکدیگر
• هیجانات و احساسات خود را چگونه بروز می دهند.
• توان مدیریتی و مهارت کنترل احساسات آن ها چطور می باشد.

هم چنین عواملی مانند داشتن ثبات، مسئولیت پذیری و احساس رضایت از شغل منجر به ازدواج موفق و سازگاری فرد با طرف مقابل و محیط اطرافش می شود، در واقع باید میان سن عقلی، سن عاطفی و سن شناسنامه ای افراد تفکیکی قائل شد زیرا هر کدام از این سن ها بر اساس و مبنای خاصی می باشد به عنوان مثال سن عقلی بر مبنای رشد عقلانی افراد است و سن عاطفی به خاطر پرورش درست احساسات و درک فرد از هیجاناتش تخمین زده می شود با بررسی این شرایط می توان فرد سن ازدواجش را بشناسد زیرا این موارد تعیین کننده سن ازدواج هستند و نقش موثری در ازدواج موفق دارند.

اختلاف سنی زیاد در ازدواج و دلایل آن

تفاوت سنی در بین زن و مرد اگر بیش از 10 سال باشد به عنوان اختلاف سنی زیاد شناخته می شود و عوامل مختلفی باعث می شود تا گرایش به ازدواج با فرد بزرگتر از خود داشته باشد که از جمله مهم ترین آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1. نداشتن حمایت کافی از جانب والدین

برخی از افراد قادر نیستند نقش های مختلف را از یکدیگر تفکیک کنند به عنوان مثال از همسرشان انتظار دارند تا نقش پدر و مادرشان را ایفا کند و جای آن ها را در زندگی بگیرد، این افراد در گذشته ارتباط خوبی با پدر و مادرشان نداشته اند و بیشتر از آن که هدفشان همسر باشد می خواهند کسی را انتخاب کنند تا مثل پدر و مادر از آن ها حمایت کند، همین امر باعث می شوند تا بیش از سایرین به ازدواج با افراد مسن تمایل داشته باشند.

به عنوان مثال کسی که رابطه خوبی با مادرش نداشته و از محبت و عاطفه مادری برخوردار نبوده است در این شرایط تمایل دارد با دختری بزرگتر از خود ازدواج کند او در این شرایط سعی دارد محبت و حمایت های مادرانه که سال ها از آن محروم بوده است را از همسر بزرگتر از خود دریافت کند تا کمبود محبت مادرانه او جبران شود.

2. اختلاف سنی در ازدواج، داشتن مشکلات مالی

به طور معمول افراد مسن وضعیت مالی باثبات تری دارند و راحت تر می توانند امنیت مالی همسرشان را برآورده سازند و همین مسئله باعث می شود افرادی که از نظر مالی دچار کمبود شده اند تمایل دارند با افراد مسن تر ازدواج کنند تا آن را حمایت کنند.

3. کمبود اعتماد به نفس

بسیاری از افراد در برابر افراد همسن خود از اعتماد به نفس خوبی برخوردار نمی باشند و در روابط عاطفی شان سعی می کنند با افراد مسن در ارتباط باشند چون با آن ها احساس راحتی بیش تری دارند. در واقع زمانی که خود را با همسن سالانشان مقایسه می کنند احساس می کنند به اندازه کافی خوب نیستند اما در برخورد با افراد مسن نگرانی های کمتری دارند و در مورد ظاهر و ویژگی های دیگر خودشان را با مسن تر ها مقایسه نمی کنند.

زمانی که احساس می کنید اعتماد به نفس پایینی دارید و آسیب پذیر هستید به جای تصمیم گرفتن بر پایه ضعف های وجودی سعی کنید اعتماد به نفس تان را افزایش دهید در این شرایط به روانشناس مراجعه کنید و در جلسات روان درمانی شرکت کنید و با مطالعه کتاب هایی در زمینه اعتماد به نفس می توانید تا حد زیادی اعتماد به نفس تان را افزایش دهید.

4. اختلاف سنی در ازدواج، پیدا نکردن مورد مناسب برای ازدواج

برخی از افراد به خصوص دختران از بالارفتن سن خود و ازدواج نکردن واهمه دارند این امر فشار روحی بسیاری بر روی آن ها وارد می کند و باعث می شود ملاک هایی نظیر ازدواج با همسن خود را نادیده بگیرند، همیشه این نکته را در نظر بگیرید که ترس از مجرد بودن نباید باعث یک ازدواج بد شود شما مجبور نیستید به خاطر ترس از سن ازدواج ب کسی که ملاک های ذهنی شما را برآورده نمی کند، ازدواج کنید.

به جای آن که ملاک های اصلی تان را نادیده بگیرید سعی کنید به به روانشناس و مشاوره مراجعه کنید تا روابط اجتماعی شما را گسترش دهد و فرصت بیشتری برای انتخاب همسر پیدا کنید در این شرایط ازدواج موفق تری خواهید داشت.

منبع : تفاوت سنی مناسب در ازدواج چقدر است؟

ازدواج با فرد افسرده می تواند زندگی مشترک را با چالش های عمیقی رو به رو سازد. به طور معمول، هر چه افسردگی فرد بیشتر و عمیق تر باشد، رفتارهای روزمره او نیز مانند عملکرد شغلی و خانوادگی با آسیب هایی رو به رو خواهد شد در این شرایط زندگی با سایر اعضای خانواده سخت تر می شود و ممکن است بر رابطه میان تمام اعضا تاثیر بگذارد.

اما راه چاره چه چیزی می تواند باشد؟ آیا فردی که به افسردگی مبتلا می شود قادر نخواهد بود زندگی مشترک موفقی داشته باشد؟

در صورتی که شما هم با این سوالات رو به رو هستید و ذهن تان درگیر این سوالات است در این مقاله به مسائل مهم راجع به ازدواج با فرد افسرده می پردازیم که مطالعه آن می تواند برای شما مفید باشد، اولین قدم این است که راه های کمک به فرد افسرده را بیاموزید، برای این که اطلاعات خود را در این خصوص افزایش دهید بهتر است از مشاوره خانواده کمک بگیرید تا بهترین راهکارهای تخصصی را در اختیار شما بگذارند.

ازدواج با فرد افسرده منجر به طلاق می شود؟

برخی از افراد با این سوال مواجه می شوند که آیا افسردگی همسر بر روی دوام ازدواج اثر می گذارد و منجر به طلاق می شود؟ بر اساس نظر متخصصان افسردگی به طور مستقیم منجر به طلاق نمی شود و اگر برای بهبودی فرد تلاشی صورت نگیرد این اختلال به پیامدهای ثانویه ای می انجامد که منجر به جدایی نهایی می شود.

بهتر است در مورد افسرده خویی اطلاعات خود را افزایش دهید. فردی که دچار افسردگی شده است به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و نسبت به اطرافیان خود گوشه گیر می شود و ترجیح می دهند تنها باشند و از جمع دوری می کنند.

در صورتی که افسردگی شدت یابد علائم آن به زندگی مشترک تان آسیب خواهد زد و بین شما و همسرتان سردی و فاصله به وجود می آورد، زمانی که فاصله میان آن ها بیشتر شود به جدایی قطعی و یا طلاق عاطفی منجر خواهد شد.

در حقیقت افسردگی از طریق تاثیرگذاری بر یکسری عوامل به صورت غیرمستقیم به زندگی مشترک آسیب وارد می کند و فرد افسرده جزء افراد نامناسب برای ازدواج می باشند، زیرا فردی که به افسردگی مبتلا می شود انگیزه لازم برای انجام فعالیت های شغلی ندارد و به خاطر بی انگیزگی دچار بیکاری و مشکلات اقتصادی می شود و این مسئله کانون خانواده را با چالش هایی رو به رو می کند.

گاهی اوقات این چالش ها باعث درگیری میان اعضای خانواده شده و حتی باعث افسردگی اعضای دیگر می شود.

در صورتی که قصد دارید با فردی ازدواج کنید که سابقه افسردگی دارد باید پیش از آن که تصمیم قطعی در مورد ازدواج بگیرید، اطمینان حاصل کنید که آیا افسردگی او تحت کنترل است و تحت درمان قرار دارد یا خیر، و زمانی که اقدامات لازم برای درمان صورت گرفت تصمیم خود را برای ازدواج نهایی کنید.

ازدواج با فرد افسرده، موارد مهمی که باید بدانید

قبل ازدواج با فرد افسرده باید به نکاتی توجه کنید که به شرح زیر می باشد:

1. عملکرد روزانه فرد را بررسی کنید

به بررسی عملکرد روزانه فرد بپردازید زیرا عملکردهای شغلی، تحصیلی و خانوادگی اطلاعاتی خوبی در مورد شدت بیماری فرد مورد نظر به شما می دهد،در صورتی که فرد دچار مشکلات زیادی در زندگی اش شده است و نمی تواند به کارهایش برسد و عملکردش دچار اختلال شده، به احتمال زیاد به افسردگی مبتلا شده است و شدت افسردگی او بسیار زیاد است و در این شرایط باید از خدمات مشاوره روانشناسی استفاده کند.

افسردگی یک نوع اختلالات روانی است و ابعاد منفی و گسترده آن می تواند تمام زندگی شخصی و زناشویی فرد را تحت الشعاع قرار دهد و فردی که به افسردگی مبتلا می شود احساس گناه و اضطراب می کند و در این شرایط خوشبختی برای او معنا و مفهومی ندارد و به طور مداوم جنبه های منفی زندگی را بزرگ می کند و آسیب هایی به زندگی وارد می کند.

2. ازدواج با فرد افسرده، ازدواج درمان افسردگی نیست!

برخی از زوجین فکر می کنند که ازدواج می تواند مشکلات و اختلالات روانی آن ها را حل کند، در واقع آن ها عشق را راه حلی برای حل مشکلاتشان می دانند، اگر چه دریافت حمایت اجتماعی مطلوب از جانب اطرافیان به خصوص از جانب همسر باعث بهبود شرایط و مشکلات می شود و در حل آن تاثیر بسزایی دارد. اما این در صورتی اتفاق می افتد که فرد درمان مورد نیاز را دریافت کرده باشد و اگر درمان نشود و ازدواج کند به مرور زمان در زندگی مشترک با مشکلاتی رو به رو خواهد شد و اضطراب و استرس او شدت می یابد.

یکی از ملاک های اصلی ازدواج و انتخاب همسر بهداشت روانی می باشد که نمی توان آن را نادیده گرفت و باید به آن توجه کرد تا ازدواج موفقیت آمیزی داشته باشد.

با استفاده از تست های پیش از ازدواج می توانید از سلامت روانی همسر آینده خود اطمینان حاصل کنید.

3. مشکلات همراه با افسردگی را نیز در نظر بگیرید

در بسیاری از مواقع مشکل افسردگی تنها مشکل فرد نمی باشد بلکه به مشکلات دیگری مانند اختلالات اضطرابی دچار می شوند و از آن رنج می برند زمانی که شما تصمیم به ازدواج با چنین فردی می گیرید باید تمام مشکلات و شرایط ناشی از افسردگی همسر را با دید باز در نظر بگیرید تا بتوانید در این خصوص تصمیم درستی بگیرید.

در صورتی که سایر مشکلات فرد را بشناسید و شناخت کافی در مورد آن به دست آورید، آینده تان را با وضوح بیش تری ترسیم خواهید کرد و این امر به شما کمک می کند تا همسر آینده تان را به خوبی بشناسید و انتخاب صحیحی داشته باشید.

4. اهمیت مشاوره پیش از ازدواج

همه افراد قبل از ازدواج اگر به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنند می توانند انتخاب های بهتری داشته باشند در صورتی که شما تصمیم دارید با فرد افسرده ازدواج کنید باید به روانشناس مراجعه کنید و از او کمک بخواهید در این شرایط روانشناس مشکلات و چالش هایی که در آینده با فرد افسرده پیش رو خواهید داشت آشنا می کند و مهارت های زندگی با مرد افسرده و مهارت های سازگاری با زن افسرده را مورد بررسی قرار می دهد تا بتوانید با قاطعیت بهتری تصمیم بگیرید و راهکارهای موثری در زمینه رفتار با نامزد افسرده بیاموزید. تا اگر به افسردگی مبتلا بود رفتار مناسبی با او داشته باشید و برای درمان آن اقداماتی را انجام دهید.

منبع : ازدواج با فرد افسرده| حل سریع افسردگی

همانطور که می دانید افسردگی نوعی بیماری خاموش اما ویران گر است که ابتلا به آن زندگی فرد را تحت الشعاع قرار خواهد داد. اگر به افسردگی مبتلا باشید در اکثر مواقع ناراحت و بی حوصله هستید اما بقیه افراد در جریان حال و هوای شما نیستند و علت این بی حالی را دائما جویا می شوند. یکی از بهترین درمان نوروفیدبک برای افسردگی می باشد.

متاسفانه افسردگی یکی از رایج ترین بیماری های جهانی شناخته شده و فقط به ایران محدود نمی شود. طبق آمارها حدود ۲۶۴ میلیون نفر در سرتاسر جهان از بیماری افسردگی رنج می برند، متاسفانه افسردگی درمان قطعی و ثابتی ندارد اما متخصصان دارودرمانی و مراقبه کردن را به عنوان داروی افسردگی تجویز می کنند‌. البته با توجه به اینکه دارودرمانی روشی همراه با عوارض و پر ریسک است بهتر است فقط در مواقع لزوم از آن استفاده کنید. علوم اعصاب در زمینه ابداع روش های جدید برای درمان این قبیل اختلالات، دائما در حال تلاش است.

نوروفیدبک یکی از روش های جدید برای درمان و کنترل افسردگی است که طی آن هیچگونه درمان دارویی صورت نمی گیرد. در ادامه به کارآمد بودن یا نبودن نوروفیدبک در درمان افسردگی خواهیم پرداخت. در انتهای مقاله سوالات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

نوروفیدبک چیست؟

مغز تکانه های الکتریکی تولید می کند که به امواج مغزی معروف هستند و جایگاه آنها بین سلول های مغز است. این تکانه ها دائما در حال ارتباط برقرار کردن با یکدیگر هستند این امواج مغزی در مواقعی مانند احساس آرامش یا تمرکز عمیق ایجاد می شوند کنترل این امواج مغزی راهی برای کنترل و بررسی خلق و خو میزان استرس و علائم دیگر است.

امواج مغزی شامل الگوهای معروفی هستند این الگوهای معروف آلفا، بتا، تتا و دلتا نام دارند. همه ی انسان ها در ساعات مشخصی و در هنگام خواب به آن ها ورود می کنند. آن ها قادرند انجام امور را سخت تر و یا آسان تر کنند. این موارد سازگاری و کاری که ما انجام می دهیم بستگی دارد.

نوروفیدبک چگونه انجام می شود؟

در نوروفیدبک به وسیله ی دستگاهی به نام دستگاه egg‌ امواج مغزی شما اندازی گیری می شوند سپس هنگامی که مغز عملی را به صورت درست و به موقع انجام‌ می دهد پاداش می دهد. این پاداش می تواند پخش فیلم و یا آهنگ مورد علاقه ذهن شما باشد.

مثلا اگر امواج مغزی نشان دهند که شما آرامش دارید پاداش دریافت می کنید و اگر امواج مغزی شما در خلاف جهت مربوطه حرکت کنند پاداش از بین می رود. یکی از فاکتورهای مثبت نوروفیدبک این است که دستگاه به مغز یاد می دهد که چگونه وضعیت خود را تغییر دهد.

جدا از دلیل به وجود آمدن افسردگی و ریشه آن نوروفیدبک می تواند نقش زیادی در درمان و بهبود افسردگی داشته باشد.

نوروفیدبک چگونه افسردگی را درمان می کند؟

در حالت عادی مغز تمایل دارد در حالت خنثی باقی بماند این خنثی ماندن به ما کمک می کند که احساسات خود را مدیریت کنیم ممکن است همه ی ما تجربه این احساسات منفی را داشته باشیم اما ماندن در این الگوها و یادآوری آن ها موجب عدم تعادل مغز خواهد شد. هرقدر افکار منفی بر مغز شما چیره شوند برگشت به حالت متعادل سخت تر خواهد بود.

همان طور که می دانید افسردگی در تمام زندگی فرد، از جمله نحوه تفکر کردن و انتخاب کردن انسان تاثیرگذار است. تفکر کردن اول بر انتخاب های فرد و سپس انتخاب ها به تفکر فرد موثر هستند.

نوروفیدبک نوعی روش راحت و البته بدون مصرف هیچ گونه دارویی است. فعالیت بیشتر در قسمت لوب پیشانی چپ باعث می شود خلق و خو و رفتار فرد مثبت تر شود و فعالیت های غیر طبیعی لوب پیشانی راست، در نهایت منجر به خلق و خوی ناراحت و افسرده می شود. انجام این امر اقدامات الگوهای تفکر مثبت تری را ایجاد می کند. این دستگاه به مغز یاد می دهد که تفکر منفی که بعدا به افسردگی منجر می شود را در آینده کاهش می دهد. در واقع نوروفیدبک به مغز شما آموزش می دهد هنگامی که احساس ناراحتی به شما دست داد آن را به حس خوب تبدیل کنید و به مرور زمان به عادت شما تبدیل شود.

نوروفیدبک چه اندازه برای درمان افسردگی تاثیر گذار است؟

در سال ۲۰۱۹ تحقیقی در رابطه با تاثیر نوروفیدبک برای کسانی که از افسردگی در برابر درمان(trp) رنج می برند انجام شد. بعد از گذشت ۱۲ هفته نتایج به صورتی بود که پاسخ دهی و درمان این مشکل ۵۸/۳ درصد اعلام شد. پس از این موضوع می توان این‌گونه نتیجه گرفت که نوروفیدبک علاوه بر بهبود علائم، به بهبود این علائم کمک می کند.

فرد وقتی یک موقعیت سخت عاطفی را پشت سر می گذارد ممکن است سال های سال با آن افسردگی زندگی کند، البته معمولا افراد روش هایی چون رژیم های غذایی مختلف، مصرف داروهای مخصوص، هیپنوتیزم درمانی، ورزش درمانی و غیره را امتحان می کنند و نمی توان تاثیر آن ها را نادیده گرفت، اما حقیقت این است که نوروفیدبک با گذشت ۸ جلسه میتواند بسیار موثرتر و کارآمد تر از سایر روش ها باشد.

منبع : آیا نوروفیدبک درمانی موثر برای افسردگی است؟

پر تکرارترین سوال ها در مورد مشاوره پیش از ازدواج به همراه پاسخ مختصر برای تهیه شده است. در صورتی که این سوالات پاسخگوی شما نیست. می توانید در بخش کامنت ها سوالات خود را مطرح کنید.

مشاور ازدواج چه می کند؟

نقش مشاور ازدواج این است که مکانی امن و بی طرف را برای زوجین فراهم کند تا بتوانند به راحتی خود را بروز داده و در مورد چالش های ذهنی، استرس های خود و مشکلات موجود در رابطه، صحبت کنند. مشاور به صورت منصفانه در بحث شرکت کرده و با تکنیک های مشاوره ای اجازه نمی دهد فردی به قلدری و یا تسلط در جلسه برسد و خواسته های خود را به طرف مقابل تحمیل کند.

میزان موفقیت مشاوره ازدواج چقدر است؟

در حال حاضر، میزان موفقیت مشاوره زوجین در سطح جهان تقریباً 70 درصد است. بر اساس تحقیقات صورت گرفته میزان موفقیت مراکز مورد تایید کانون مشاوران ایران در سال 1400، 85درصد بوده که از میانگین بالاتر است.

دلیل این امر ایجاد سیستم تخصصی مشاوره و به کارگیری مشاوران کارآزموده است.

افرادی که مشاوره پیش از ازدواج دریافت می کنند علاوه بر انتخاب درست زوج خود، آمادگی بیشتری نسبت به سایر زوجین در زندگی مشترک دارند.

مهمترین دلیل طلاق چیست؟

شایع‌ترین عواملی که در طلاق گزارش شده‌اند، عدم تعهد، خیانت و درگیری زوجین به دلیل عدم تفاهم و عدم آموزش پیش از ازدواج است. رایج‌ترین دلایل جهانی خیانت، خشونت خانگی و مصرف مواد گزارش شده است در بسیاری موارد زوجین یکدیگر را مقصر می داند و مسئولیت رفتار خود را به عهده نمی گیرد.

عدم آشنایی کامل زوجین پیش از ازدواج و عدم آموزش برای مواجه با قهر مهم ترین دلایل مشکلات عاطفی و دوری زوجین در زندگی مشترک می شود.

چه چیزی را به مشاور ازدواج نگم؟

شما برای مشاوره ازدواج زمان و هزینه پرداخت می کنید و می خواهید بهترین نتیجه را بگیرید. هنگامی که پنهانکاری صورت گیرد و شما خود سانسوری کنید، دیگر نمی توانید نتیجه مناسبی را بگیرید.

چه مواردی باعث اتمام رابطه و جدایی می شود؟

بر اساس تجارب روانشناسی عوامل زیر نشانه پایان رابطه و مراجعه فوری به مشاور است:

• فقدان صمیمیت جنسی در هر ازدواجی، میل جنسی به مرور زمان تغییر می کند. ...
• اغلب از همسرتان احساس خشم می کنید. ...
• ترجیح می دهید تنها باشید تا با یکدیگر زمان بگذرانید
• فقدان احترام. ...
• عدم اعتماد و شکاکیت. ...
• دوست نداشتن همسر ...
• همسرتان در چشم انداز آینده شما قرار نمی گیرد.

مدت زمان جلسات مشاوره ازدواج چقدر است؟

جلسات می تواند از 45 تا 90 دقیقه طول بکشید که بسته به صلاح دید مشاور و نوع نیاز مراجعین است. این زمان باید به صورتی تنظیم شود که مباحث تا حد مورد نظر پیش رود و در صورت نیاز به زوجین تکالیفی برای جلسه بعدی داده شود.

زمان جلسه نباید بیش از زمان گفته شده باشد زیرا باعث خستگی و فرسایشی شدن مشاوره می شود.

در جلسه اول مشاوره ازدواج چه اتفاقی می افتد؟

جلسه اول در درجه اول یک جلسه جمع آوری اطلاعات است که در آن مشاور زوجین از شما می خواهد که در مورد تاریخچه و مشکلات خود صحبت کنید. مشاوران زوج از روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی استفاده می‌کنند تا به شما در حل مشکلات رابطه‌تان کمک کنند.

جلسه اول جلسه تشخیص بوده و نیاز است برای ادامه جلسات آتی از تست ها و آزمون ها روانشناسی استفاده شود.

آیا زوج درمانی می تواند اوضاع را بدتر کند؟

بر اساس مطالعه ای که در سال گذشته در مجله زناشویی و خانواده درمانی انجام شد، حدود 70 درصد از موارد زوج درمانی تغییرات مثبتی را نشان می دهند. اگر مشاور توانمندی لازم را نداشته باشد می تواند باعث بدتر شدن وضعیت شود. برای همین روانشناسان برتر مشاوره آنلاین را تایید نکرده و فقط مشاوره حضوری و (در موارد خاص تلفنی) را تایید می کنند.

کیفیت مشاوره آنلاین به دلیل عدم همخوانی و مشاهده مشاور و عدم شناسایی احساسات مراجع کیفیت لازم را ندارد و فقط می تواند به منظور همفکری، راهنمایی اولیه به کار رود.

پیشنهاد مشاور: 1000 سوالات ازدواج | کاملترین سوالات ازدواج به تفکیک جلسه

چگونه می توانم ازدواج خود را بدون مشاوره درست کنم؟

غیر ممکن نیست ولی همچون فردی است که می خواهد بدون پزشک جراحی انجام دهد. موارد زیر می تواند راهنمای فرد باشد.

• به خودت خوب نگاه کن ...
• مسئولیت اعمال خود را بپذیرید. ...
• با خود و همسرتان صادق باشید. ...
• صحبت کنید ...
• هر شریک برداشت خود را از مشکلات توضیح می دهد. ...
• فقط گوش کن. ...
• فهرستی از چیزهایی که هر دو نفر می خواهند تغییر دهند تهیه کنید. ...
• یک "قرارداد" بنویسید

مشاور ازدواج چه سوالاتی می پرسد؟

در جلسات مشاوره قبل از ازدواج، سوالات در مورد شخیصت، نوع رابطه، میزان نیازهای طرفین پرسیده می شود.

سوالات اولیه برای آشنایی و آب کردن یخ مراجع پرسیده می شود، همچون: میزان تحصیلات، نحوه آشنایی، سن، تعداد فرزندان

سپس سوالات متناسب با زوجین کامل تر و دقیق تر مطرح می شود.

مشاوره پیش از ازدواج چند جلسه طول می کشد؟

معمولا از 5 تا 10 جلسه طول می کشد. اگر یکی از طرفین اختلالت روانشناسی داشته باشد در حین مشاوره ازدواج باید به درمان اختلال پرداخته شود تا بعد از ازدواج مشکلات ثانویه برای زوجین ایجاد نشود.

آیا مشاوره ازدواج به یک خودشیفته کمک می کند؟

این درست تر است که بگوییم افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) عاشق تصویری ایده آل و بزرگ از خود هستند. اما حمایت از هذیان‌های عظمت آنها کار زیادی می‌طلبد و اینجاست که نگرش‌ها و رفتارهای ناکارآمد ظاهر می‌شوند و مشاوره ازدواج می‌تواند به شما کمک کند .

چرا ممانعت از حضور در جلسات مشاوره ایجاد می شود؟

هنگامی که یکی از زوجین از برقراری ارتباط و همکاری در جلسات مشاوره ممانعت می کند گفته می شود. می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که مهمترین آن ها: خودشیفتگی، ترس از آشکار شدن حقایق، فقر فرهنگی، عدم تمایل به بهبود رابطه و اختلال افسردگی است.

آیا مشاوران ازدواج جانبداری می کنند؟

مشاوران بیطرف هستند و جانبداری نمی کنند. در جلسات روشها و تمرین هایی را به زوجین می آموزند تا بتوانند به شیوه ای سازنده مشکلات خود را حل کنند و تعادل میان زوجین برقرار می کنند.

این آموزش ها کمک می کند تا یکی از زوجین نتواند بر دیگری مسلط شود و ارائه انتخاب هم چیز را به عهده بگیرد.

آیا درمان می تواند به ازدواج شما آسیب برساند؟

وقتی تمرکز درمان فقط بر کاری است که شریک زندگی شما انجام می دهد، ممکن است احساس ناامیدی فزاینده ای نسبت به رابطه داشته باشید و در تغییر آن ناتوان باشید. اگر تصمیم به پایان دادن به ازدواج خود دارید، فرصت مهمی را برای درس گرفتن از این تجربه و اجتناب از تکرار الگوهای بی اثر در آینده از دست خواهید داد.

درمان همیشه حامی شما و رابطه شما است و سعی می کند تا رابطه را به سمت آرامش و آسایش هدایت کند و زمینه ایجاد سلامت روان برای زوجین را فراهم کند.

آیا زوج درمانگر به شما می گوید که جدا شوید؟

وقتی خط قرمزهای زوجین مخالف هم باشد و یا یکی از زوجین اختلال شدید روانی داشته باشد، مشاور زوجین را از این امر آگاه کرده و تصمیم را بر عهده خود زوجین می گذارد.

مشاور در این موارد، آینده و مشکلات پیشروی زوجین را برایشان ترسیم می کند تا تصمیم درست تری اتخاذ کنند.

برخی اوقات تفاوت های اندک و اختلاف سلیقه سبب اختلاف زوجین می شود که در این موارد، مشاوره با استفاده از تکنیک های روانشناسی به حل موضوع پرداخته و زوجین را برای مواجهه با آن آموزش می دهد.

آیا زن و شوهر باید به یک درمانگر مراجعه کنند؟

هیچ قانونی در این رابطه وجود ندارد ولی تحقیقات نشان داده که مراجع زوجین به مشاور یکسان، نتایج موفقتری را به همراه دارد، چون مشاور با توجه به شخصیت دو طرف تکنیک های روانشناسی را آموزش می دهد.

آیا می توانید از رابطه جنسی به عنوان سلاح استفاده کرد؟

با توجه به آمار تحقیقات جهانی، پدیده ی رایج در ازدواج، کاهش علاقه جنسی در شریک زندگی است.اگر همسری از رابطه جنسی خودداری کند، یا از آن به عنوان سلاح استفاده کند، دلیل برای مراجعه اورژانسی به مشاور است.

در دوران پیش از ازدواج به نامزدم بی اعتماد هستم، رابطه را رها کنم؟

شکاکیت و خیانت دو عامل اصلی شکستن پایه زندگی مشترک یعنی اعتماد است. گاهی بر اساس شواهد و گاهی بر اساس تجارب از رابطه های قبلی، شکاکیت زوجین ایجاد می شود.

شکاکیت در حل تعادل و برای حفاظت زندگی خوب است ولی هنگامی که از حد خارج شود و برای یکی از زوجین آزاردهنده شود سریعا باید به مشاور مراجعه کنید.

گاهی یکی از زوجین درخواست آزادی در رابطه دارد و رفتارهایش همسر را آزار می دهد، همسرش از بروز خیانت می ترسد بازهم نیاز از مشاور میان این دو زوج یک فضای آزاد و حفاظت شده منطقی ایجاد کند.

آیا مشاوره می تواند به یک رابطه شکسته کمک کند؟

در حالی که مشاوره در ترمیم شکسته ترین روابط بسیار مؤثر است ، برخی مشکلات اساسی وجود دارد که ممکن است حرمت ها را بشکند و مشاور نتواند آن ها ترمیم کند.

تفاوت مشاوره ازدواج با زوج درمانی چیست؟

مشاوره ازدواج برای پیش از ازدواج و آشنایی زوجین به کار برده می شود و زوج درمانی برای آموزش و درمان زوجین در دوران رابطه به کار گرفته می شود.

چه نوع افرادی با فرد خودشیفته ازدواج می کنند؟

دو نوع از افراد وجود دارد که با یک خودشیفته افراطی ازدواج می کنند:

گروه اول عزت نفس پایین برخورد می کنند و ارزش خود را از تایید دیگران می گیرند، گروه دوم خودشیفتگی خود را بر خودشیفتگی دیگری برتر نشان دهند. در هر دو مورد تمام تلاش زوجین به جای ساخت یک رابطه دوسویه، یک رابطه تسلط گرا است.

نشانه های یک نامرد خودشیفته چیست؟

شماره 1: شما احساس انزوا می کنید.

شماره 2: شما احساس خفگی می کنید.

شماره 3: احساس می کنید همواره باید ستایشش کنید

شماره 4: به نظر می رسد که شریک زندگی شما در تلاش است حسادت شما را برانگیزد

شماره 5: نسبت به هم احساس حسادت دارید

شماره 6: تربیت خانوادگی شما را مورد اتهام قرار می دهد

متوسط طول رابطه با یک خودشیفته چقدر است؟

خودشیفته ها با افزایش انتظار صمیمیت، یا زمانی که در بازی خود برنده شده اند، علاقه خود را از دست می دهند. بسیاری برای حفظ رابطه بیش از شش ماه تا چند سال مشکل دارند . آنها قدرت را بر صمیمیت ترجیح می دهند و از آسیب پذیری که آن را ضعیف می دانند

سخت ترین سال ازدواج کدام سال است؟

سال اول واقعاً سخت ترین سال است حتی اگر قبلاً با هم زندگی کرده باشید. در واقع، اغلب مهم نیست که چندین سال با هم باشید، شروع زندگی زناشویی هنوز دشوار است.

بعد از آن سال سوم و سال هفتم به ترتیب چالش های پیشروی شما است.

چگونه متوجه می شوید که ازدواج شما قابل ترمیم نیست؟

به گفته متخصصان سلامت روان، 5 نشانه که رابطه شما فراتر از ترمیم است.

1) مدام از هم جدا می شوید و دوباره با هم می شوید.

2) از بروز شخصیت واقعی خود می ترسید.

3) رابطه یا احساسات شما از بین رفته است.

4) رابطه شما آلوده و مسموم شده است.

منبع : پر تکرارترین و عجیب ترین سوالات از مشاوران ازدواج