loading...

بهاره طاهری

بازدید : 200
يکشنبه 23 خرداد 1400 زمان : 23:32

با کودکان لجباز چطور باید برخورد کرد؟ معمولا والدین در برخورد با کودکان لجباز احساس شکست می کنند زیرا کودکان لجباز به هیچ صراطی راضی نیستند و این موضوع والدین را بسیار کلافه و عصبانی می کند اما والدین می تواند به گونه ای با او رفتار کنند که لجبازی کودک از بین برود و مطیع والدینش شود و به حرف هایشان گوش دهد.

در اولین قدم برای این که بتوانید فرزندتان را مطیع خود کنید باید صبر و آرامش داشته باشید و با استفاده از تکنیک هایی مانند همکاری کردن، مذاکره کردن، دادن حق انتخاب به او و غیره می توانید تا حدودی لجبازی کودک را از بین ببرید و با او رفتاری صحیح و درست داشته باشید در این مقاله به بررسی کامل برخورد با کودکان لجباز می پردازیم و در صورتی که کودکی لجبازی دارید می توانید از مشاور و متخصص در این زمینه کمک بگیرید تا راهکارهای لازم را در اختیار شما قرار دهد.

برخورد با کودک لجباز، تفاوت لجبازی و مصمم بودن

در ابتدا به وسیله متخصص باید تشخیص داده شود که آیا کودک با اختلال نافرمانی مواجه هست یا خیر؟ باید به این نکته توجه داشته باشید که بین لجبازی و مصمم بودن ( سرسخت بودن) تفاوت وجود دارد و نباید به اشتباه کودک لجباز را با کودک سرسخت یکی در نظر بگیرید زیرا میان این دو تفاوت های بسیاری وجود دارد.

به طور مثال کودکی که برای موفقیت در کاری بسیار سرسخت است را نباید با کودک لجباز یکی دانست سرسختی که از روی لجبازی باشد به خاطر جهل و ناپختگی کودک است و در این موقعیت کودک دوست دارد که مخالفت کند و ساز مخالف را بزند و تنها حرف خودش را قبول دارد و می خواهد آن را به کرسی بنشاند.

در واقع سرسختی اگر با اراده قوی و قاطعیت همراه باشد نشان دهنده مصمم بودن فرد می باشد و در صورتی که سرسختی با پافشاری بی جا و ستیزه جویی همراه باشد لجبازی را نشان می دهد.

برخورد با کودکان لجباز، ویژگی های اصلی

طرز رفتار ما با کودکان و فرزندان به چگونگی شناخت ما از ویژگی های آن ها و ریشه های رفتاری آن ها مربوط می شود و به همین دلیل باید هر پدر و مادری بهترین روش های رفتاری را در نظر بگیرد تا بتواند بهترین رفتار را با کودک خو داشته باشد، در ادامه مقاله اصلی ترین ویژگی های کودک لجبازی را بیان می کنیم تا با آن ها بیشتر آشنا شوید:

  • میل زیادی به استقلال داشتن و مستقل بودن دارند.
  • علاقه به مستقل بودن را با عصبانیت و تندخویی نشان می دهند.
  • نیاز شدیدی دارند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند.
  • کج خلق می باشند.
  • آن طور که دلشان می خواهد کارها را انجام می دهند و به زمان اهمیت نمی دهند.
  • رفتار آن ها رئیس مآبانه می باشد.

برخورد با کودکان لجباز

برخورد با کودکان لجباز

برخورد با کودکان لجباز کار بسیار سخت و طاقت فرسایی می باشد و بسیاری از والدین را خسته و درمانده می کند برای آن که والدین به این مرحله نرسند باید آموزش های لازم را ببینند تا رفتار صحیحی با فرزندشان داشته باشند در این خصوص برای این که برخورد صحیحی با کودکتان داشته باشید باید به توصیه های زیر توجه و به آن عمل نمایید.

حفظ آرامش در برخورد با کودک لجباز

هنگام برخورد با کودک لجباز سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید زیرا در این وضعیت حفظ آرامش بسیار مهم می باشد و در صورتی که نتوانید بر خشم خود غلبه کنید یک گفت و گوی عادی را به داد و بیداد ختم خواهید کرد و در آن تنها صدای جیغ تان شنیده می شود و کار به جایی نمی رسد شما باید این نکته را در نظر بگیرید که یک والد بالغ می باشید و کودک تان یک فرزند نابالغ است، به همین دلیل سعی کنید با آرامش با او حرف بزنید تا بتوانید به نتیجه صحیح و معقولانه ای برسید و در صورتی که شما آرامش داشته باشید کودک دست از لجبازی بر خواهد داشت.

حرف های کودک را بشنوید

برای این که با فرزندتان ارتباط خوبی داشته باشید و ارتباط شما دوستانه و دو طرفه باشد باید سعی کنید به حرف های او گوش دهید تا کودک نیز به حرف های شما توجه کند و به آن گوش دهد، در صورتی که کودک احساس کند به حرف هایش توجه نمی شود، حالت دفاعی به خودش می گیرد و شروع به لجبازی کردن می کند، در این شرایط به جای این که با او دعوا کنید یا به او دستور بدهید از او بخواهید دلیل مخالفت کردنش را بیان کند.

برقراری رابطه دوستانه درمان لجبازی کودک

کودکانی که با والدین خود راحت هستند و رابطه صمیمی دارند علاقه بیشتری از خودشان نشان می دهند تا به حرف های والدینشان گوش دهند و با آن ها مشورت کنند و در صورتی که کودک برای انجام کاری شروع به لجبازی کرد سعی کنید در کنار او بنشینید و از او بخواهید که با ملایمت و صمیمانه خواسته خود را مطرح نماید.

رابطه صمیمانه با کودک بسیار اهمیت دارد و به او کمک می کند که با دیگران بهتر ارتباط بگیرد و با آن ها کنار بیاید این مسئله زمانی که کودک در سن 7 سالگی است بیشتر نشان داده می شود.

دادن حق انتخاب به کودک

کودکان هم مانند بزرگسالان دوست ندارند به آن ها دستور بدهند و امر و نهی بشنوند مسلم است که به کودک امر کنی که مثلا ساعت ده باید به خواب برود در این حالت مخالفت می کند و شما باید به کودکتان چند حق انتخاب بدهید تا بتواند یکی را انتخاب کند مثلا به او بگویید" الان وقت خوابیدن است دوست داری قبل از خواب چه قصه ای را برایت تعریف کنم؟ "و در صورتی که کودک هم چنان مخالفت کرد با آرامش با او حرف بزنید و به او بگویید گزینه مخالفت کردن در میان انتخاب هایش نبوده است این جمله را هر چه قدر لازم باشد می توانید تکرار کنید اما باید مواظب باشید تا آرامش خود را از دست ندهید و با یکدیگر به جر و بحث نپردازید.

همکاری کردن در برخورد با کودکان لجباز

برای این که کودک ترغیب به انجام کاری شود باید با او بازی های سرگرم کننده ای را آماده کنید مثلا در صورتی که علاقه نداشت وسایل اتاقش را جمع کند اول خودتان شروع به جمع کردن کنید و به او بگویید هر کس زودتر جمع کرد و اتاق را تمیز کرد برنده می باشد، شما با همکاری کردن و بازی کردن با او می توانید لجبازی اش را تا حد زیادی کم کنید.

مذاکره کردن

اگر می خواهید کودک حرف گوش کنی داشته باشید زمانی که با شما به مخالفت می پردازد علت آن را از او بپرسید و برای این کار می توانید با او مذاکره کنید، مذاکره به این معنی نمی باشد که شما تسلیم حرف های کودک تان می شوید، بلکه به کودک نشان می دهید که برای خواسته او ارزش قائل می شوید به طور مثال اگر کودک برای خوابیدن در ساعت معینی با شما لجبازی کرد با او صحبت کنید تا علت مخالفتش را بشناسید و با یکدیگر در یک ساعت مشخصی به تفاهم برسید.

ایجاد آرامش در محیط

احتمال دارد لجبازی کودک به خاطر شرایط محیط باشد زیرا کودک رفتارهای دیگران به خصوص والدین را تقلید می کند و کودکی که والدینش را همواره در حال جر و بحث می بیند سعی می کند رفتاری شبیه آن ها داشته باشد، مشکلات زناشویی باعث می شود تا جو خانه متشنج شود و بر خلق و خوی کودک تاثیر بگذارد، زمانی که کودک در سن 2 تا 3 سالگی قرار دارد رفتار والدین برای او الگو می شوند و این موضوع باعث می شود تا لجبازی کودک افزایش یابد.

تقویت رفتار مثبت

باید والدین این نکته را در نظر بگیرند که به صورت ناخواسته لجبازی کودک را تقویت نکنند و باعث نشوند که کودک در مورد هر موضوعی به آن ها نه بگوید، زیرا والدینی که زیاد نه می گویند و با همه خواسته های کودک مخالفت می کنند باعث می شوند تا لجبازی در کودک تقویت شود برای جبران این کار می توانید بازی هایی را انجام دهید تا کودک به سمت رفتارهای مثبت کشیده شود و سوال هایی از او بپرسید که پاسخ آن ها بله باشد به عنوان نمونه آیا دوست داری بستنی بخوری؟ آیا دوست داری بازی کنی؟ آیا دوست داری با هم آب بازی کنیم؟

منبع : نکاتی در برخورد با کودکان لجباز که کسی به شما نمی گوید

بازدید : 241
سه شنبه 18 خرداد 1400 زمان : 18:14

ریزش مو ، علل و درمان های خانگی برای ریزش مو

ریزش مو عاملی بسیار شایع در میان مردان و زنان می باشد و در دراز مدت بر روی ظاهر افراد تغییراتی ایجاد می کند که باعث نگرانی افراد می شود، ریزش پنجاه تا صد عدد مو در طول روز طبیعی می باشد این اتفاق برای این که موهای مرده بریزد تا موهای جدید رشد کند به وجود می آید و بسیار لازم و طبیعی می باشد.

اما در بسیاری از افراد به دلیل وراثت و فشارهای جسمی و روانی ریزش مو بیش از اندازه اتفاق می افتد و روش های درمانی خاص خود را دارد، با مراجعه به متخصص و با استفاده از دارو می توان از کم پشتی و ریزش مو جلوگیری کرد.

در ادامه این مقاله مجموعه ای از روش های خانگی موثر و بدون عوارض برای ریزش مو را بیان می کنیم که روش های مفید تری نسبت به دارو ها و مواد شیمیایی می باشد، همچنین بهره بردن از مشاور برای کنترل استرس و اضطراب تا حد زیادی از ریزش مو جلوگیری می کند.

چرا جلوگیری از ریزش مو اهمیت دارد؟

ریزش مو اتفاقی است که احتمال دارد در هر سنی رخ دهد و با توجه به شرایط جسمی و روانی افراد متفاوت می باشد، جلوگیری از ریزش مو به دو دلیل اهمیت دارد، اول این که ریزش مو تاثیر مستقیمی بر روی زیبایی فرد دارد و فردی که موهای پرپشت و زیبایی دارد نشانگر شادابی و جوانی او می باشد و اگر ریزش مو زیاد باشد به مرور بر چهره فرد اثر می گذارد و دلیل دوم به خاطر آسیب های روانی است که بر روی فرد گذاشته می شود.

آسیب های روانی عبارت اند از: کم شدن اعتماد به نفس، ترس و خجالت در حضور جمع، تجربه استرس و اضطراب زیاد در کنار بی قراری و احساس ناخوشی از پیامد های نامطلوب ریزش مو می باشد.

ریزش مو در سنین کودکی و نوجوانی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد و لازم است هر چه سریع تر اقداماتی برای درمان آن صورت گیرد.

عمده ترین دلیل ریزش مو کدام اند؟

به طور طبیعی روزانه مقداری از موهای انسان از سر جدا می شود و می ریزد، اما آن چه که به عنوان ریزش مو مطرح می شود میزان غیر طبیعی مو می باشد که بیش از اندازه است و از کف سر جدا می شود، ریزش مو دلایل متفاوتی دارد که برخی از این دلایل را در ادامه شرح داده ایم.

ریزش مو، وارثت

اگر در خانواده ای هستید که خانم های خانواده از سنی به بعد شروع به از دست دادن موهای سرشان می کنند خطر کم پشت شدن مو ها در شما هم وجود خواهد داشت و به ریزش مو در زنان آندروژنیک آلوپسیا می گویند که الگوی مشابه را در مردان تشکیل می دهد.

ریزش مو در زنان برخلاف مردان خط موشان به عقب نمی رود و فقط فرقشان بازتر می شود و موهایشان نازک تر می گردد، نشانه های ریزش مو ارثی تقریبا از ۲۰ سالگی آغاز می شود و برای درمان این مشکل می توانید از محلول ماینوکسیدیل روزی دو مرتبه استفاده کنید.

ریزش مو، فشار های جسمی

بعضی از افراد به دلیل ضربه فیزیکی مانند جراحی، تصادف، ضربه یا حتی آنفولانزا می تواند منجر به ریزش موی موقتی شود، مو دارای یک چرخه منظم است و شامل مرحله رشد، مرحله استراحت و مرحله ریزش می باشد و زمانی که اتفاق استرس زایی برای شما به وجود می آید این چرخه از هم می پاشد و باعث می شود تا مرحله آخر یعنی ریزش مو اتفاق بیفتد و مشکل ریزش مو معمولا ۳ تا ۶ ماه بعد از ضربه فیزیکی اتفاق می افتد.

ریزش مو، بارداری

یکی از دلایل ریزش مو بارداری می باشد که به دلیل فشار های جسمی و ترشح هورمون ها در فرد به وجود می آید و ریزش مو در بارداری بیشتر پس از به دنیا آمدن نوزاد اتفاق می افتد و قبل از تولد ریزش مو زیاد نمی باشد اما نگران نباشید زیرا بعد از گذشت چند ماه دوباره موهایتان رشد خواهند کرد و مثل قبل می شوند، هم چنین اگر مراقبت های قبل از بارداری را انجام دهید به شما در پیشگیری از مشکلات بعد از بارداری کمک خواهد کرد.

ریزش مو، مصرف بیش از حد ویتامین A

اگر بیش از اندازه از ویتامین ها و یا مکمل های حاوی ویتامین A استفاده کنید نقش محرک برای ریزش مو خواهد داشت برای حل این موضوع باید مصرف ویتامین ها را قطع کنید تا ریزش مو به روال قبل برگردد و یا از پزشک بخواهید تا دارو و ویتامین دیگری را جایگزین ویتامین A کند.

کمبود پروتئین

اگر در مواد غذایی تان به اندازه کافی پروتئین دریافت نکنید احتمالا رشد موهای شما متوقف می شود و بدن کمبود پروتئین را با توقف رشد موها جبران می کند، این اتفاق معمولا دو تا سه بعد از این که دریافت پروتئین کم می شود، رخ می دهد.

پروتیئن در بسیاری از مواد غذایی مصرفی مانند گوشت، ماهی، تخم مرغ و غیره وجود دارد و اگر از محصولات حیوانی استفاده نمی کنید می توانید حبوبات استفاده کنید تا کمبود پروتئین جبران شود.

الگوی تاسی سر

از هر سه مرد، دو نفر آن ها تا سن ۶۰ سالگی تجربه کاهش مو را خواهند داشت این نوع ریزش مو در مردان به دلیل ترکیب شدن هورمون ها و ژن های مردانه به وجود می آید و در بسیاری مواقعی حرفی شبیه به حرف M را به وجود می آورد.

برای پیشگیری از کاهش مو می توانید از داروهای خوراکی مانند فیناستراید و محلول مینوکسیدیل استفاده کنید و تاسی های سر معمولا با کورتیکواستروئیدها درمان می شود و مهم ترین عامل برای کاهش روند تاسی سر جلوگیری از اضطراب و استرس می باشد و فرد باید آرامش خودش را حفظ کند.

فشارهای روانی

فشارهای روانی نسبت به فشارهای فیزیکی، ریزش مو کمتری را به وجود می آورند و فشارها در بسیاری مواقع ریزش مو را تشدید می کنند، زمانی که شما عزیزی را از دست داده اید یا طلاق گرفته اید دچار فشار های روحی می شوید و به خاطر فشارهای روحی ریزش موی بیشتری را شاهد خواهید بود در این وضعیت باید استرس خود را کاهش دهد و سعی کنید خود را در شرایط آرام تری قرار دهید.

کم خونی

به طور میانگین از هر ده زن، یک نفرشان به خاطر کمبود آهن به کم خونی مبتلا می شوند و درمان این مشکل بسیار آسان است و به وسیله یک مکمل آهن به سادگی می تواند کم خونی را رفع کرد، از دیگر علائم کم خونی می توان به خستگی، سردرد، سرگیجه، رنگ پریدگی و سردی دست ها و پاها اشاره کرد.

کم کاری تیروئید

یکی دیگر از دلایل ریزش مو کم کاری تیروئید می باشد، تیروئید یک غده کوچک در گردن می باشد که برای سوخت و سار و رشد و نمو بسیار ضروری است و زمانی که این غده به درستی فعالیتش را انجام ندهد و به اندازه کافی هورمون تولید نکند منجر به ریزش مو می شود.

داروهای مصنوعی تیروئید به متعادل شدن کارکرد این غده در بدن کمک می کند و زمانی که ترشح هورمون های این غده به حد تعادل برسد ریزش موی شما خود به خود برطرف خواهد شد.

کاهش شدید وزن

کاهش شدید وزن به طور ناگهانی باعث می شود تا ضربه جسمی به شما وارد شود و دچار ریزش مو شوید. اگر با کم خوردن و عدم تغذیه مناسب وزن خود را کاهش دهید این مسئله باعث می شود تا مواد معدنی و ویتامین های کمتری به بدن شما برسد و دچار ریزش مو شوید.

منبع : ریزش مو ، علل و درمان های خانگی برای ریزش مو

بازدید : 277
سه شنبه 18 خرداد 1400 زمان : 18:11

آیا تابحال به این مسئله فکر کرده اید که برای شروع یک زندگی مشترک به چه مهارت هایی نیاز دارید؟ تابحال شده با خود بگویید که چرا برای مهمترین رویداد زندگی انسان هیچ نوع آموزش رسمی خاصی وجود ندارد؟ مسلما زندگی زناشویی، پدیده ای است که نیاز به مهارت های بسیاری دارد. در این مقاله به بررسی نکات و مهارت ها و آگاهی هایی قبل از ازدواج باید فرا بگیرید می پردازیم.

متاسفانه برخی فکر می کنند که همین که خانم خانه غذا درست کردن و خانه داری را بلد باشد و همین که مرد بتواند مایحتاج مالی زندگی را تامین کند و همچنین هر دو بتوانند نیازهای جنسی یکدیگر را برطرف کنند، زندگی مشترک به خوبی پیش خواهد رفت. اما این تفکر کاملا اشتباهی است، اگر چه چنین مواردی لازمه شروع زندگی مشترک هستند ولی کافی نمی باشند و موارد مهم تر دیگری تحت عنوان مهارت های زندگی و آگاهی های پیش از ازدواج هستند که موفقیت زندگی مشترک را تضمین می کنند.

مهارت های زندگی، مجموعه توانایی های روانی – اجتماعی هستند که به فرد کمک می کنند تا در مسیر رشد و ارتقا و سازگاری با خود، دیگران و محیط گام بردارد و بتواند با مقابله موثر با چالش ها و مقتضیات زندگی مشترک، زندگی خود را بهبود ببخشد.

در واقع داشتن زندگی زناشویی شاد و موفق خواسته و آرمان هر انسان متاهلی است و انسان همواره به دنبال آن است و تحقق این آرمان ها با کسب آگاهی های پیش از ازدواج و مهارت های مناسب امکان پذیر خواهد بود.

ما در این مقاله سعی کرده ایم شما را با انواع مهارت های مورد نیاز برای شروع زندگی مشترک آماده کنیم. بنابراین ادامه مقاله را از دست ندهید.

امیدواریم که با مطالعه این مطالب و کسب آگاهی به دنبال خود شناسی و تلاش برای کسب این مهارت ها قدم بردارید تا بتوانید در آینده زندگی مشترک موفقی را تجربه کنید.

آگاهی های قبل از ازدواج که کسی به شما نمی گوید

مهارت های لازم برای شروع زندگی زناشویی

  • خودشناسی

خودشناسی، اصطلاحی در روانشناسی است و به دانش فردی در مورد خود به کار می رود و فرد بوسیله آن به توصیف اطلاعات فردی خود می پردازد.

خودشناسی مرتبط با خود اندیشی، فکر کردن در مورد خود، انتقاد از خود یا حتی پرسشگری و قضاوت از تفکر خود، محسوب می شود.

تعریف خود به عنوان فردی درون گرا، برون گرا، هیجان خواه یا احساساتی نوعی رسیدن به خودشناسی است.

اولین و مهمترین مهارت برای داشتن زندگی مشترک موفق، خودشناسی است.

در واقع تا زمانی که فرد نتواند شناخت مطلوبی از خود کسب کند و تا زمانی که متوجه نباشد که دقیقا در زندگی به دنبال چه چیزی است و چه نوع سبک زندگی را دوست دارد، نمی تواند با همسر خود ارتباط مطلوبی برقرار کند چون در صورت عدم شناخت خود، همسرتان، مدام دچار سردرگمی می شود و متوجه نخواهد بود که شیوه درست رفتار و برخورد با شما چگونه است و شما دقیقا چه نیازهایی دارید.

برخی افراد به اشتباه فکر می کنند که خود را به خوبی می شناسند، اما کسب شناخت از خود آنطور که به نظر می رسد آسان نیست و بسیاری از افراد به دلیل عدم تحمل انتقاد و همچنین عدم واکاوی خود به شناخت مطلوبی از خود دست پیدا نمی کنند و همین امر می تواند زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات زناشویی باشد.

خودشناسی می تواند زیرمجموعه های مختلفی داشته باشد.

شناخت هویت خود و داشتن تعریف مشخص از خود و همچنین آگاهی از علاقمندی ها، ظرفیت ها و توانمندی ها از جمله مواردی هستند که در خودشناسی جای می گیرند.

یکی دیگر از مسائل مهم در خودشناسی شناخت غریزه جنسی خود است.

نیاز جنسی و برطرف کردن آن یکی از عوامل اصلی سوق دادن انسان به سمت ازدواج است و وجود تعارض در روابط جنسی، می تواند در روابط زناشویی تاثیر منفی بسیاری بگذارد. بنابراین نیاز است که پیش از ازدواج شناخت کافی و دقیق نسبت به این غریزه و نحوه کارکرد آن ر بدست آورید تا از طریق کسب شناخت بتوانید به خوبی آن را مدیریت و کنترل کنید تا با کم توجهی یا بی توجهی به نیازهای جنسی همسرتان، در رابطه زناشویی تان اختلال ایجاد نکنید.

  • کسب مهارت های روان شناختی

کسب حد نصابی از رشد شناختی و عاطفی، صلاحیت و توانمندی فرد را برای شروع زندگی مشترک مشخص می سازد. البته این مهارت ها در طی زمان و متناسب با مراحل بعدی زندگی (مشخص شدن نقش ها و پذیرش آن ها) به رشد و تکامل می رسند و به حد مطلوب خود می رسند. ولی برای شروع زندگی مشترک داشتن حداقلی از این مهارت ها نیاز است.

مهارت های شناختی به معنای توانایی تفکر درست و پردازش آن افکار، استدلال و حل مسئله در شرایط مختلف است.

رشد عاطفی نیز به معنای شناخت عواطف و احساسات و نحوه درست ابراز آن ها و همچنین مدیریتشان می باشد.

  • دارا بودن بهداشت و سلامت روان

شاید در نگاه اول سلامت جسمی بیشتر از سلامت روان اهمیت داشته باشد، ولی دارا بودن سلامت روان یکی از فاکتورهای اصلی آمادگی های قبل از ازدواج است.

سلامت روان زیر مجموعه توانمندی های روانشناختی است و همچنین ارتباط مستقیمی با سلامت جسمانی دارد و اگر فردی از سلامت روان برخوردار نباشد ممکن است به مرور از نظر جسمی نیز با مشکل مواجه شود.

مشکلات روانی می تواند مانعی جدی برای ازدواج موفق باشند، بنابراین فردی که در آستانه ازدواج است باید اهمیت زیادی برای این مسئله قائل باشد و نیاز است که با کسب مهارت و بینش نسبت به رفتار و عواطف خود از بروز این موانع به طور جد جلوگیری کند.

همچنین اگر فردی احساس می کند که مبتلا به اختلال روانشناختی خاص مثل اختلال افسردگی، اضطراب، وسواس و غیره است، نیاز است که قبل از هر گونه اقدامی برای ازدواج در جهت بهبود و رفع این مسئله گام بردارد و به این امید که با ازدواج می تواند مشکلات روان شناختی اش را حل کند، نباشد چون این تفکری غلط است و در صورت عدم حل این مشکلات و شروع زندگی مشترک نه تنها این مشکلات برطرف نخواهند شد بلکه ممکن است شدت نیز پیدا کنند.

یادتان باشد که همسر شما قرار نیست فرشته نجات شما و حلال مشکلات پیش از ازدواجتان باشد و شما با ازدواج قرار است که مسئولیت سنگینی را بر عهده بگیرید و برای بر عهده گرفتن این مسئولیت نیاز است که از نظر شناختی آماده و در شرایط مساعدی باشید.

  • مهارت های ارتباطی از آگاهی های قبل ازدواج

اگر شما مهارت های ارتباطی کافی را بلد نباشید و توانایی خوب گوش دادن، خوب صحبت کردن و تجزیه و تحلیل صحبت ها و رفتارهای همسرتان را نداشته باشید و همچنین نتوانید در مورد اختلاف های بین فردیتان به درستی و به صورت مسالمت آمیز گفت و گو کنید، نمی توانید به آرامش و رضایت و هماهنگی در زندگی زناشویی دست پیدا کنید.

باید خودتان را برای این مسئله که ممکن است هر از گاهی بین شما و همسرتان اختلافاتی به وجود بیاید آماده کنید و بدانید که وجود اختلاف بین زن و مرد و به طور کلی بین افراد حتی پدر و مادر، خواهر و برادر و غیره امری کاملا طبیعی است، ولی اگر شما نتوانید در مورد مشکلات بین فردی و زناشویی تان گفت و گو کنید و نتوانید اختلافات و سوء تفاهمات را به صورت مسالمت آمیز حل کنید، قطعا در زندگی مشترکتان به مشکل بر می خورید، بنابراین داشتن مهارت حل مسالمت آمیز و منطقی مشکلات بین فردی اهمیت زیادی دارد.

داشتن توانایی های مثل درک متقابل، همدلی و گوش دادن فعال و همچنین مهارت هایی (مثل شوخ طبعی، عوض کردن بحث و غیره) برای کاهش تنش و ناراحتی در زمان های حساس، می تواند به شما در حفظ رابطه زناشویی موفق کمک کند.

  • مهارت ابراز صمیمیت

تصور کنید که زندگی مشترکتان را شروع کرده اید و علاقه زیادی نیز به همسر خود دارید ولی توانایی ابراز علاقه به همسر خود را ندارید. به نظرتان چه اتفاقی می افتد؟

طبیعی است که روز به روز ارتباط عاطفی بین شما کمرنگ تر خواهد شد و زندگی مشترک برایتان کسل کننده می شود.

بنابراین بسیار مهم است که شما توانایی ابراز علاقه، صمیمیت، محبت کردن و عشق ورزیدن به همسر خود را بلد باشید و بتوانید به همسرتان در گفتار و رفتارتان عشق و علاقه تان را نشان دهید. طبیعی است که اگر چنین مهارتی نداشته باشید همسر شما تصور می کند که به او علاقه ای ندارید.

همچنین زمانی که در آینده صاحب فرزند شوید، فرزند شما نیز به ابراز محبت کلامی و رفتاری شما نیاز دارد و در صورت عدم توانایی در ابراز محبت و صمیمیت، شخصیت و روحیه فرزند شما آسیب می بیند و احساس رها شدگی می کند.

  • آگاهی از تفاوت های زن و مرد

مسلما زن و مرد تفاوت های شخصیتی و رفتاری زیادی با یکدیگر دارند، همچنین هر کدام از آن ها نقش ها و مسئولیت های مختلفی در زندگی زناشویی دارند.

شناخت این تفاوت ها برای شروع زندکی مشترک اهمیت زیادی دارد و کسی که قصد دارد زندگی مشترک را شروع کند نیاز است که نسبت به خصوصیات و نیازهای جنس مخالف خود اطلاعات کسب کند تا بتواند در شرایط مناسب و در تعامل با همسر خود، رفتار مناسبی داشته باشد.

مثلا نیاز است که آقایان بدانند که زن ها نسبت به مردان عاطفی تر، احساسی تر و حساس ترند و برون ریزی عاطفی و احساسی در آن ها بالاتر است و همین امر باعث می شود که در مواقع ناراحتی و اختلاف، نیاز به صحبت کردن و برون ریزی احساسی داشته باشند، که البته چنین خصوصیاتی معمولا نقطه مقابل آقایان است.

اغلب آقایان در هنگام ناراحتی تمایل به سکوت و درون ریزی دارند و ترجیح می دهند که مدتی را تنها باشند. حال اگر آقایان و خانم ها نسبت به این تفاوت ها آگاه نباشند و هر کدام بر اساس نیازها و خصوصیات خودشان سعی در رفع نیازهای همسرشان بکنند، با مشکلات زیادی در زندگی مواجه می شوند.

همچنین اگاهی از نقش ها و مسئولیت های متفاوت زن و مرد در زندگی زناشویی از جمله مسائل مهم است که نیاز است در جهت کسب آگاهی در مورد آن تلاش شود.

اگر چه تعیین مسئولیت ها مسئله ای توافقی بین زن و مرد بر حسب شرایط زندگی شان است، اما باید بدانیم که زن و مرد هر کدام نقش مخصوص به خود را در زندگی دارند و با توجه به نقشی که در آن قرار گرفته اند نیاز است مسئولیت پذیر و مسئولیت شناس باشند و حقوق و تکالیف خود و همسرشان را بدانند. بهترین زمان برای آموختن این فاکتور، سنین آستانه ازدواج است.

منبع : آگاهی های قبل از ازدواج که کسی به شما نمی گوید

بازدید : 209
شنبه 8 خرداد 1400 زمان : 18:58

درمان شکست عشقی بدون رنج کشیدن

درمان شکست عشقی از چه راهی امکان پذیر می باشد؟ عشق یکی از عمیق ترین احساسات بشری می باشد که می تواند مجموعه ای از احساسات و هیجانات قوی برای فرد به همراه داشته باشد و هرچه این عشق و احساس قوی تر باشد باعث می شود تا هنگام شکست خوردن فرد رنج بیشتری را متحمل شود.

در این شرایط احتمال دارد که فرد از نظر روحی و عاطفی دچار مشکلات بسیاری شود و غم از دست دادن رابطه باعث شود تا به مشکلات افسردگی و اضطراب دچار شود برای این که از مرحله شکست عشقی عبور کنید نیاز است تا از مشاور و روانشناس کمک بگیرید و اقدامات لازم برای کنار آمدن با شکست عشقی صورت گیرد.

برای این که با روش ها و راهکارهای درمانی شکست عشقی آشنا شوید این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

علل تفاوت افراد در واکنش به شکست عشقی

چرا بعد از شکست عشقی بعضی ها بی تفاوت به زندگی شان ادامه می دهند و بعضی ها تا پای مرگ هم جلو می روند؟ شما دوست دارید پس از تجربه شکست عشقی جز کدام دسته باشید؟

ذهنیت افراد از عاطفه و عشق و دوست داشتن از سال های قبل شکل گرفته است زمانی که برای اولین بار مادرتان شما را در آغوشم گرفت و وجود مادرتان را حس کردید اما احتمال دارد که همین چندماه یا چند سال پیش عاشق شده باشید.

کسانی که مادرشان را از دست داده اند شکست های عشقی وحشتناک تری را تجربه کرده اند البته منظور تنها از دست دادن فیزیکی نمی باشد و افراد اگر به هر دلیل رابطه عاطفی و مادرانه با مادرشان را از دست داده اند همیشه به دنبال مادر جایگزین هستند و اگر دومین مادرشان نیز بی رحم باشد در این شرایط دنیا را جای بسیار وحشتناکی خواهند دید و تصور می کنند دنیا جایی است که افراد همه چیز را از دست می دهند.

البته عکس این قضیه هم صادق است و افرادی که به طور مداوم مورد توجه والدینشان هستند و به آن ها وابستگی زیادی دارند به راحتی نمی توانند “نه “را قبول کنند. شما با توجه به موقعیت و شرایطی که تربیت شده اید می توانید عکس العمل های متفاوتی از خودتان نشان دهید.

البته تنها این موارد همه ماجرا نمی باشد بلکه عوامل فردی و محیطی گوناگونی بر روی این موضوع اثر می گذارد و درمانگر می تواند هر یک از این نقش ها را مورد ارزیابی قرار دهد .

آیا سپری شدن زمان راه درمان شکست عشقی است؟

جواب این سوال هم می تواند مثبت و هم منفی باشد. برخی از افراد برای کنار آمدن با شکست عشقی به ۶ ماه زمان نیاز دارند تا بتوانند آن مسئله را به خوبی بپذیرند و زندگی عادی خود را دوباره آغاز کنند اما در بعضی افراد غم و اندوه همچنان باقی می ماند و هر چه می گذرد فرد در خاطراتش بیشتر غرق می شود و در این شرایط افسردگی به شکست عشقی اضافه شده و اوضاع پیچیده تر شده است.

به همین دلیل بهتر است از همان ابتدا با یک درمانگر در ارتباط باشید تا بتوانید اوضاع روانی خود را تحت کنترل قرار دهید و اقدامات لازم برای درمان را انجام دهید.


نقش بخشش در درمان شکست عشقی

گاهی اوقات رابطه عاطفی با اتفاق های ناخوشایندی همراه می شود و فرد ممکن است خیانت کار و دروغگو در آید که در این صورت علاوه بر احساس شکست، فرد دچار خشم و نفرت زیادی می شود، در این حالت اگر می خواهید دچار آسیب های روحی دراز مدت نشوید باید برخی از خصایل را در وجودتان تقویت کنید زیرا اگر این خصوصیت های اخلاقی را نداشته باشید درمان شکست عشقی برای شما دشوار خواهد شد.

توانایی بخشیدن

مهم ترین نکته ای که باید بدانید و به آن را به کار گیرید توانایی بخشیدن می باشد.

بخشش تنها کلماتی که بر زبان جاری می شود و یا از ذهن عبور می کند نمی باشد بلکه یک فرآیند عمیق عاطفی است، شما باید از صمیم قاب شریک عاطفی تان را ببخشید زیرا بخشش یک نکته بسیار کلیدی برای درمان شکست عشقی می باشد، اما چرا این مسئله این قدر مهم است؟ زیرا زمانی که طرف را می بخشید خودتان را به آرامش رسانده اید، احتمال دارد برای شما سوال پیش آید که آخر چطور؟ هرگز امکان ندارد او را ببخشم و بدی هایی که به من کرده است را از یاد ببرم، پاسخ ما به شما این است تا زمانی که او را نبخشید هرگز در شکست عشقی به آرامش نخواهید رسید.

همچنین قرار نیست که شما نقش یک بازنده را داشته باشید بلکه باید به خودتان فرصت دهید تا دوباره عشق را تجربه کنید و رابطه ی جدیدی را شکل دهید، برای شروع دوباره می توانید از متخصص روانشناس کمک بگیرید.

مراحل چهار گانه ای که برای درمان شکست عشقی باید طی کنیم

برای این که بتوانید با شکست عشقی کنار بیایید و آن را درمان کنید باید از چهار مرحله روانشناختی عبور کنید و بدون عبور از این مراحل هرگز نخواهید توانست شکست عشقی تان را به طور حقیقی درمان کنید این مراحل عبارت اند از شوک، انکار، بازآفرینی و استقلال عاطفی.

در اواخر رابطه عاشقانه تان احتمال دارد رابطه شما زیاد خوب نبوده و به درستی پیش نرفته باشد و در یکی از روزها بدون هیچ مقدمه ای شریک عاطفی تان به نزدتان آمده و می گوید قصد ادامه دادن ندارد و می خواهد شما را ترک کند اما شما هرگز تصور نمی کردید که این طور اتفاقی بیفتد و در این شرایط شوکه می شوید.

مرحله دوم شکست عشقی انکار می باشد؛ در این هنگام هر دو طرف رابطه چه آن کس که رابطه را ترک می کند و چه آن فردی که طرد می شود سعی دارد تا شرایط به وجود آمده را کتمان کند و آن ها همچنان با یکدیگر تماس می گیرند و دوست ندارند بپذیرند که قرار است رابطه آن ها برای همیشه به پایان برسد.

بازآفرینی

پس از آن نوبت به مرحله بازآفرینی می رسد، شما از کسی که مدت ها او را دوست داشته اید جدا می شوید و شرایطی سختی را تجربه می کنید و اکنون در یافتن معنی و مفهوم زندگی تان با مشکلاتی رو به رو شده اید و برنامه ای برای انجام دادن ندارید و برای این که خودتان را سرگرم کنید و بدون رابطه داشتن به معنایی برای وجود خود برسید دست به فعالیت های مختلف می زنید گاهی به کلاس موسیقی می روید و گاهی باشگاه ثبت نام می کنید در صورتی که شما بتوانید این مرحله از شکست را با موفقیت به پایان برسانید وارد مرحله استقلال عاطفی شده اید.

منبع : درمان شکست عشقی بدون رنج کشیدن

بازدید : 166
شنبه 8 خرداد 1400 زمان : 18:56

ریلکسیشن، تکنیکی است که در مواقع استرس زا می تواند به شما یاری برساند و به آرامش روان شما کمک بسیار زیادی بکند. در این مقاله به تکنیک های ریلکسیشن پرداخته می شود که می تواند بسیار مفید باشد.

قبل از پرداختن به مبحث ریلکسیشن و تکنیک های آن، بهتر است با مفهوم استرس و فرایند آن آشنا شویم:

استرس چیست؟

استرس، در علم روانشناسی به عنوان نوعی فشار و تنش عصبی شناخته می شود و هر محرکی که باعث ایجاد تنش در انسان شود، استرس زا شناخته می شود. استرس می تواند موجب نگرانی، بی قراری مداوم، تپش قلب، انقباض عضلانی شدید، بی خوابی، تنگی نفس و افزایش سرعت تنفس، لرزش دست و لب ها و غیره شود.

اما استرس بر خلاف باور عموم، یک هیجان سرتاسر منفی نیست بلکه جنبه های مثبتی هم دارد و به دو بخش مثبت و منفی تقسیم می شود.

استرس در برخی از موارد می تواند از انسان محافظت کند و یا موجب پیشرفت، انگیزه و افزایش تحرک در فرد شود، به این جنبه از استرس، استرس مثبت می گویند.

در مقابل استرس مثبت که برای پیشرفت شخصی نیاز است و به بقای انسان کمک می کند، استرس منفی وجود دارد.

استرس منفی همان است که از آن به عنوان اختلال یاد می شود، بسیار شدید است، تمام زندگی فرد را تحت تاثیر قرار داده و مختل کرده است و به همین دلیل توان انجام کارهای عادی را از فرد گرفته است. استرس منفی علاوه بر مختل کردن شرایط روانی افراد، شرایط جسمی فرد را به طور کلی مختل می کند و باعث آسیب رساندن به کل سیستم بدن می شود. به همین دلیل است که برای کاهش و رفع آن، نیاز است که حداکثر تلاش خود را بکار بگیریم.

یکی از اصلی ترین راه های کاهش استرس ریلکسیشن یا تن آرامی است.

فرایند ریلکسیشن به این صورت است که به آرام سازی عضلات بدن و رهایی از هرگونه اسپاسم و گرفتگی کمک می کند. در واقع ریلکسیشن نقطه مقابل استرس است و بر خلاف استرس که باعث انقباض عضلانی می شود، ریلکسیشن به رهایی و آرامش عضلانی کمک می کند و تنش و ناراحتی را کاهش می دهد. همچنین باعث بالا رفتن آرامش، افزایش کیفیت خواب و تجربه خواب آرام در فرد می شود و به طور کلی سیستم ایمنی فرد را تقویت می کند.

تکنیک های ریلکسیشن

ریلکسیشن برای کاهش خشم و اضطراب و همینطور درمان افسردگی نیز کاربرد دارد و به طور کلی حالتی است که به تعادل جسم و ذهن کمک می کند.

در واقع استدلال علمی این تکنیک به این صورت است که روی ارتباط ذهن و جسم تاکید می کند و نشان می دهد که هرچه جسم آرام تر باشد ذهن نیز به آرامش بیشتری می رسد، یعنی همانطور که ذهن روی بدن اثر می گذارد، تنش و اضطراب و تجربه استرس نیز می تواند سیستم ایمنی بردن را ضعیف کند، در مقابل شرایط جسمی نیز روی روان و ذهن انسان اثر می گذارد و اگر بتوانیم جسم و عملکردهای جسمی را آرام کنیم موفق خواهیم شد که ذهن آرامی داشته باشیم و استرس را از بین ببریم.

با کمی صبر و حوصله و البته تلاش مستمر در انجام تمرین ها در طول روز و وقت گذاشتن برای جسم و ذهنتان می توانید به آرامش لازم دست پیدا کنید.

حال که با فواید و کاربردهای ریلکسیشن آشنا شدید، می توانیم به تکنیک های آن بپردازیم.

ریلکسیشن انواع مختلف و کاربردهای مختلف دارد که سعی می کنیم همه آن ها را به طور مفصل برای شما توضیح دهیم.

تکنیک های ریلکسیشن

  • تکنیک تنفس

آموزش و بکارگیری درست تنفس عمیق بسیار اهمیت دارد چون پایه اصلی تمام روش های آرمیدگی، تنفس عمیق (تنفس دیافراگمی) است. هرچند که این نوع تنفس در ظاهر ساده به نظر می رسد اما نیاز به تمرین و آگاهی دارد و اگر درست انجام شود می تواند روش سریع و موثری برای کنترل استرس باشد.

تمرین تنفس بخش مهمی از تمرین آرام سازی عضلانی است که می تواند با روش های دیگری مثل موسیقی درمانی همراه شود.

4 نوع تکنیک تنفس وجود دارد از جمله:

  • تنفس یکسان
  • تنفس جمجمه درخشان
  • تنفس شکمی
  • تنفس متناوب

هریک از این تنفس ها روش مختص به خود را دارند و کاربردهای آن ها نیز با یکدیگر متفاوت است. بنابراین در ادامه هریک را به صورت جداگانه برای شما توضیح خواهیم داد.

  • تنفس یکسان

تنفس یکسان به ایجاد تعادل در بدن و در نتیجه سلامت پایدار کمک می کند که مهمترین کاربرد آن برای داشتن خوابی راحت است. بنابراین انجام آن قبل از خواب کمک زیادی به شما می کند اگرچه در هر لحظه از شبانه روز می توانید آن را انجام دهید و از فوایدش بهره مند شوید.

در این روش دم و بازدم تنها از راه بینی انجام می شود و نیاز است که مدت زمان دم و بازدم باهم برابر باشند و هرکدام 5 ثانیه طول بکشند. به این صورت که شما به مدت 5 ثانیه نفسی عمیق از راه بینی می کشید و سپس به آرامی نفستان را از بینی بیرون می دهید به طوری که مدت زمان بیرون دادن نفستان 5 ثانیه طول بکشد و به یکباره نباشد.

  • تنفس جمجمه درخشان

تنفس جمجمه درخشان به ایجاد هوشیاری در شما کمک می کند و موجب می شود که خواب از سر فرد بپرد. به همین دلیل انجام آن قبل از خواب توصیه نمی شود و بهتر است زمانی که از خواب بیدار می شوید برای شروع یک روز سرشار از انرژی آن را انجام دهید، یا اینکه اگر در طول روز احساس خواب آلودگی کردید می توانید به این روش اعتماد کنید و آن را انجام دهید تا مجددا انرژی تان بازگردد.

در این روش نیز دم و بازدم از راه بینی انجام می شود با این تفاوت که زمان و سرعت دم و بازدم با یکدیگر متفاوت است. به این صورت که نیاز است در ابتدا دمی آهسته و طولانی داشته باشید و سپس بازدم به صورت سریع و قوی اتفاق بیفتد و هوا از قسمت پایینی شکم به سمت بینی بیاید و به شدت خارج شود.

ابتدا ممکن است انقباضات شکمی در این روش توجه شما را جلب کند اما به مرور به آن عادت می کنید.

  • تنفس شکمی

اگر که قرار ملاقات یا جلسه ای مهم دارید و یا قبل از امتحان استرس شدیدی دارید می توانید از تنفس شکمی کمک بگیرید.

برای بهره مندی از این تنفس نیاز است که دست چپ خود را روی قفسه سینه تان بگذارید و در همان لحظه دست راست خود را روی شکمتان قرار دهید، سپس دمی عمیق از راه بینی بکشید و سپس آرام آن را از طریق دهان بیرون بدهید.

دستی که روی شکمتان گذاشته اید، باید با نفس های شما بالا بیاید و دستی که روی قفسه سینه خود گذاشته اید حرکت کمی دارد. دیافراگم باید کاملا به وسیله هوا منبسط شود. هنگام بازدم یعنی بیرون دادن نفستان، باید دست روی شکمتان به سمت داخل شکم حرکت کند اما بازهم دستی که روی قفسه سینه تان است حرکت کمی دارد.

برای اینکه نتیجه مطلوب را دریافت کنید سعی کنید روزانه ده دقیقه زمان بگذارید و در هر دقیقه 7 تا 10 بار دم عمیق و بازدم داشته باشید و از این طریق به کاهش ضربان قلب و آرامشتان کمک کنید.

  • تنفس متناوب

برای برقراری تعادل بین نیمکره چپ و راست مغز و افزایش تمرکز و انرژی می توان از تکنیک تنفس متناوب استفاده کرد.

سعی کنید در حالت نشسته قرار بگیرید به طوری که پشتتان کاملا صاف باشد و سپس شست دست راستتان را روی سوراخ راست بینی قرار دهید و سپس از طریق سوراخ چپ بینی نفس عمیق بکشید و بعد از این کار انگشت حلقه تان را روی سوراخ چپ بینی بگذارید و بازدم را از طریق سوراخ راست بینی انجام دهید.

دقت کنید که این روش را قبل از خواب انجام ندهید چون این تمرین باعث پاکسازی انرژی می شود و فرد را بیدار نگه می دارد.

  • ریلکسیشن پیشرونده عضلات (progressive muscle relaxation)

این روش توسط پزشک آمریکایی، ادموند جاکوبسن، ایجاد شد و برای اولین بار در سال 1908، در دانشگاه هاروارد ارائه شد.

این روش شامل دو مرحله می باشد که مرحله اول شامل انقباض عضلانی (شبیه سازی حالت هایی که در هنگام استرس تجربه می کنیم) و سپس مرجله دوم رها سازی و آرام سازی عضلات است.

منقبض کردن عضلات باید 10 ثانیه طول بکشد و رها سازی آن بین 20 تا 30 ثانیه زمان لازم دارد.

انجام دادن روزانه این روش به مدت 3 یا 4 هفته می تواند بسیار اثر بخش باشد. البته بهتر است که روزانه 2 بار این روش به کار گرفته شود. یکبار در طی روز و یکبار هم قبل از خواب.

این روش می تواند در 3 حالت ایستاده، نشسته و یا خوابیده با چشمانی باز یا بسته انجام شود، اما بهتر آن است که چشمان فرد بسته باشد.

در این روش به ترتیب از عضلات پایین تنه شروع می کنیم تا در نهایت به عضلات صورت برسیم. در لحظه فقط روی یک عضله تمرکز می کنیم و بعد از انقباض و رها سازی آن عضله به سراغ عضله بعدی می رویم.

ترتیب عضلات و ماهیچه ها در رها سازی بدین صورت است:

  1. عضلات پای راست
  2. عضلات پای چپ
  3. ساق پای راست
  4. ساق پای چپ
  5. ران راست
  6. ران چپ
  7. باسن
  8. شکم
  9. سینه
  10. پشت
  11. بازو و دست راست
  12. بازو و دست چپ
  13. گردن و شانه ها
  14. صورت

مراحل اجرا:

ابتدا چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید روی عضله مورد نظرتان و حسی که در آن وجود دارد تمرکز کنید. سپس سعی کنید عضله مورد نظرتان را تا جایی که امکان دارد به مدت 10 ثانیه منقبض کنید و بعد ازآن به آرامی عضله تان را رها کنید و کم کم به حسی که در هنگام رها شدن تجربه می کنید توجه کنید. برای لحظاتی در حالت آرامش باقی بمانید و آرام و عمیق نفس بکشید و بعد این مراحل (سفت و شل کردن) را روی عضله بعدی پیاده کنید، به طوری که در سر تا سر بدنتان اجرا شود.

منبع : تکنیک ریلکسیشن به روش عملی چگونه است؟ + موسیقی ریلکسی

بازدید : 189
دوشنبه 3 خرداد 1400 زمان : 22:18

آیا تابحال برایتان پیش آمده که بعد از پیاده شدن از ماشینتان، هنگامی که کمی از آن فاصله گرفتید در مورد قفل کردن یا نکردن در ماشین به شک افتاده و وسواس داشته باشید؟ آیا تاکنون از اطرافیان شنیده اید که وسواسی هستید؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است این مقاله را از دست ندهید.

برای همه ما چنین تجربه هایی پیش می آید و کاملا طبیعی است. اما افراد وسواسی این نوع کارها را بیش از حد تکرار می کنند و به جهت همین تکرارها، روند زندگی عادی شان مختل می شود.

اختلال وسواس فکری و عملی یا اختلال وسواسی اجباری

اختلال وسواسی-اجباری که به اختصار به آن (OCD) می گویند، دو عنصر مهم به نام وسواس و اجبار دارد که گاهی از هم مستقل هستند.

  • وسواس (obsessions): تحمیل سمج افکار، تصورات و تکانه های ناخواسته ای هستند که سبب می شوند فرد مضطرب شود. در واقع وسواس های فکری اضطراب فرد را بالا می برند.

وسواس به سه شکل (افکار، ترس ها و تصاویر ذهنی) خودشان را نشان می دهد، که در ادامه به توضیح این موارد می پردازیم:

افکار وسواسی

افکار وسواسی مدام در ذهن مرور و تکرار می شوند و شبیه به زنگ خطر عمل می کنند.

مثلا اگر فرد به وسیله کثیف دست بزند ممکن است مدام با خود بگوید اگر همین حالا دستم را نشورم حتما مریض خواهم شد. تردید درباره بستن یا نبستن شیر گاز، قفل در ماشین یا خانه، دغدغه داشتن در مورد انجام دادن اعمال عبادی و غیره از این دسته افکار هستند.

ترس از اشکال وسواس

نگرانی های پی در پی نسبت به اعمال خود.

فرد مدام به این فکر می کند که مبادا کار نابجا، ناشایست و نامطلوب انجام دهد، مثلا ترس از صدمه زدن به یکی از عزیزان.

تصاویر ذهنی (ایماژها)

شکل گیری مداوم تصاویر وحشتناک در ذهن فرد.

تصاویر ناراحت کننده مثل سکس با حیوانات، کودک آزاری، آدم کشی

وسواس عملی چیست؟

اجبارها (compulsions) اعمالی هستند که فرد احساس می کند مجبور به انجام آنها است تا از این طریق بتواند با وسواس مقابله کند یا با آن کنار بیاید.

شستن مکرر دست ها، چک کردن مداوم قفل درو پنجره ها، انجام دادن رفتارهایی طبق نظم و ترتیب خاص و غیره نمونه هایی از این اجبارهاست که فرد خود را مجبور به انجام آن ها می کند.

  • اعمال وسواسی در یکی از 4 طبقه زیر قرار می گیرند، که در ادامه به طور کامل توضیح داده می شوند:

شمارش (نظم و تقارن)، وارسی (شک و تردید مرضی)، پاکیزگی (آلودگی)، احتکار

وسواس های مربوط به آلودگی، رایجترین نوع وسواس فکری هستند.

چرا با وجود دشوار بودن اعمال اجباری فرد خود را ملزم به انجام آنها می کند؟

همانطور که گفتیم وسواس های فکری سبب بالا رفتن اضطراب افراد می شود بنابراین زمانی که افکار مزاحم به ذهن فرد هجوم می آورند فرد مجبور است اضطراب زیادی را تجربه کند حال ممکن است که فرد برای کاهش اضطراب خود دست به اعمالی بزند.

برای مثال نگرانی وسواسی درباره اینکه مبادا درها قفل نباشند (و در نتیجه دزد وارد خانه شود)، فرد ممکن است احساس اجبار کند که باید برگردد و قفل در را دوباره چک کند. بعد از این کار، فرد به طور موقت احساس آسودگی خیال می کند اما وقتی که دوباره خانه را ترک می کند وسواس دوباره برمی گردد و او را مجبور می کند برگردد و قفل را بار دیگر چک کند. این چرخه ممکن است تکرار شود تا اینکه فرد بتواند بی خیال شود و به سایر فعالیت های روزمره خود برسد.

بنابراین انجام دادن کارهای تکراری (وسواس عملی)، باعث کاهش اضطراب فرد می شود (بر خلاف وسواس های فکری که اضطراب را افزایش می دهند).

خصوصیت مشترک اعمال وسواسی و افکار وسواسی این است که هر دو، خود را به زور و بطور مستمر وارد هشیاری آگاهانه شخص وارد می سازند.

چیزهایی که در مورد وسواس نمی دانید

تشخیصی اختلال وسواس فکری – عملی (OCD)

در ادامه به سه ویژگی وسواس فکری-عملی اشاره شده است:

A: حضور وسواس ها، اجبارها یا هر دو:

وسواس ها:

  1. افکار، ترس ها و تصورات مکرر و مداوم نامناسب و مزاحم که باعث اضطراب می شود.
  2. افراد مبتلا برای توقف، سرکوب و خنثی کردن این افکار تلاش می کنند.
  3. فرد مبتلا این افکار را محصول ذهن خود می داند و نسبت به آنها هوشیار است.

اجبارها:

  1. انجام رفتارهای تکراری (مثل شستن دست) یا اعمال ذهنی (مثل شمردن) در واکنش به وسواس فکری.
  2. انجام رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی با هدف پیشگیری و کاهش اضطراب

B. وسواس ها و اجبارها وقت گیر هستند، بنابراین در عملرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی رنج شخصی و نابسامانی شدیدی به وجود می آورند.

C: ترس یا اضطراب، ناشی از یک اختلال دیگر یا مصرف موارد نباشد.

D: این نشانه ها را با اختلال روانی دیگر نتوان توضیح داد.

علت وسواس فکری

تورم مغز، آسیب های مغزی، غده های مغزی با این اختلال مرتبط هستند.

اما دو ناحیه لوب پیشانی و گره های پایه در ارتباط با این اختلال شدیدا اهمیت دارند. در افراد مبتلا به OCD در مراکز کنترل حرکتی عقده های قاعده ای و قطعه های پیشانی مغز، افزایش فعالیت دارند.

فرایند شرطی سازی نیز در تثبیت نشانه های افراد وسواسی نقش بسیاری دارد. به طوری که رفتار این افراد با کاهش موقتی اضطراب تداعی می شود بنابراین این رفتار در فرد تقویت و تثبیت می شود.

درمان وسواس فکری عملی

  1. موفق ترین درمان، رفتار درمانی است: در این درمان فرد در معرض قرار دهی و جلوگیری از واکنش، غرقه سازی، شرطی سازی است.
  2. درمان شناختی – رفتاری (CBT) نیز می تواند درمان مناسبی برای این اختلال باشد که در این روش روی ارزیابی مسئولیت، بیش از حد بزرگ دانستن خطر و اهمیت زیاد دادن به افکار، کار می شود.
  3. ارزیابی مسئولیت: این افراد فکر می کنند تنها کسانی هستند که مسئولیت پیشگیری از عواقب بد را دارند به همین دلیل بیش از حد در معرض استرس قرار می گیرند.
  4. بیش از حد بزرگ دانستن خطر: این افراد احتمال روی دادن عواقب بد را بیش از حد زیاد می دانند.
  5. اهمیت زیاد از حد افکار: افراد مبتلا به OCD بر این باورند که فکر کردن به یک کار مثل انجام دادن آن است (یکی دانستن فکر و عمل).
  6. درمان دارویی: دارو درمانی روشی سریع و ارزان برای درمان OCD است ولی در مقایسه با روش های درمانی دیگر تاثیر کمتری دارد و قطع دارو معمولا باعث بازگشت این اختلال می شود.
  7. جراحی: برای بیماران وسواسی بسیار مقاوم، جراحی روانی را می توان در نظر گرفت.

ترکیب دارو درمانی و روان درمانی بسیار موثر است.

انواع دیگر اختلالات وسواسی

  1. اختلال بادی دیس مورفیک (اختلال بدشکلی بدنی)
  2. اختلال احتکار (اختلال ذخیره کردن)
  3. اختلال کندن مو
  4. اختلال کندن پوست

در ادامه به توضیح انواع اختلالات وسواسی پرداخته شده است:

  • اختلال بادی دیس فورمیک (Body dysmorphic disorder)

افراد مبتلا به این اختلال، تا حد هذیانی در این باره که عضوی از بدنشان زشت یا ناقص است اشتغال ذهنی دارند و این باعث می شود زندگی شغلی، اجتماعی و روابطشان مختل شود.

فرد مبتلا به این اختلال معمولا هیچ عیب و ایرادی در صورت خود ندارد ولی بارها جراحی زیبایی کرده تا زیبا شود.

اشتغال ذهنی دایمی درباره نقص های فیزیکی ظاهری، اغلب به فاجعه انگاری آن ویژگی ها منجر می شود.

این اختلال به طور عمده در چهارچوب افکار وسواسی قرار دارد و وحشت بیمار از طرد اجتماعی را نشان می دهد.

بنابراین ضابطه اصلی اختلال بدشکلی بدنی، دلمشغولی نسبت به یک نقص ظاهری بدن است. این نقص یا کاملا تخیلی است یا نگرانی فرد نسبت به یک بی تناسبی جسمی مبالغه آمیز و افراطی است.

ملاک تشخیصی اختلال بادی دیسمورفی (BDD) یا اختلال بد شکلی بدنی

  1. فرد مبتلا به این اختلال در مورد نقص در ظاهرشان نگرانی دارد و معتقد است دیگران این نقص ها را نمی بینند یا جزئی می دانند.
  2. فرد در واکنش به این نگرانی ها درباره ظاهرش رفتارهای تکراری نشان می دهد (مثلا ایستادن مداوم در جلوی آینه)
  3. اشتغال ذهنی آنها باعث ناراحتی و اختلال شدیدی در عملکرد می شود.
  4. اختلال روانی دیگری این اختلال را توجیه نمی کند.
  5. علائم مزبور ناشی از یک بیماری یا مصرف مواد نباشد.

علت ایجاد اختلال بادی دیسمورفی

عوامل اجتماعی – فرهنگی و اختلالات افسردگی و سابقه خانوادگی اختلالات خلقی و اختلال وسواسی جبری می توانند علت بروز این اختلال باشند.

درمان اختلال بادی دیسفورمی

رفتار درمانی، شناخت درمانی و گروه درمانی شناختی-رفتاری از جمله راه های درمان این اختلال است.

  • اختلال احتکار hoarding disorder

افراد مبتلا به این اختلال، به طور افراطی، اشیا و اموال را جمع آوری می کنند و نمی توانند یا نمی خواهند انبوهی از اشیا را که ظاهرا بی فایده یا بی ارزش هستند، دور بیندازند.

این اختلال باعث می شود که فرد در معرض بیماری های جسمانی، پایین آمدن کیفیت عملکرد در جنبه های مهم زندگی، فشار مالی و اقتصادی قرار گیرد.

این اختلال سبب می شود روابط میان فردی فرد با اعضای خانواده و دوستان نیز تحت تاثیر منفی قرار بگیرد.

هوش هیجانی یا EQ این افراد معمولا کم تر از سطح عادی است.

اختلال احتکار چند نوع فرعی دارد:

احتکار کتاب

بیبلیومانیا یا احتکار کتاب عبارت است از جمع آوری یا احتکار کتاب، تا حدی که روابط اجتماعی یا سلامت فرد به خطر بیفتد.

احتکار حیوانات

افراد مبتلا به احتکار حیوانات، تعداد زیادی حیوان در خانه خود نگه می دارند، بدون اینکه بتوانند خانه خود را تمیز نگه دارند یا به این حیوانات خوب رسیدگی کنند.

احتکار اطلاعات

افراد مبتلا به احتکار اطلاعات، به لطف اینترنت و هاردی اکسترنال چند ترابایتی، می توانند مقادیر زیادی اطلاعات را از اینترنت دانلود و سیو کنند.

ملاک تشخیص اختلال احتکار

  1. فرد همیشه و به طور دائم به دشواری می تواند اموال خود را دور بریزد یا از آن ها جدا شود و فرقی نمی کند که ارزش واقعی آن ها چقدر است.
  2. علت این مشکل این است که فرد احساس می کند باید آیتم های مورد نظر را برای روز مبادا نگه دارد و می خواهد از رنج و استرس ناشی از دور ریختن آن ها اجتناب کند.
  3. ناتوانی در دور ریختن آیتم ها و اشیا باعث می شود که به تدریج زیاد شوند و باعث شلوغ شدن و انباشته شدن اتاق ها و قسمت های مختلف خانه شوند.
  4. احتکار باعث می شود که در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی فرد دیسترس یا نابسامانی شدیدی به وجود آید.
  5. نمی توان احتکار را به عارضه پزشکی دیگری نسبت داد (مثلا آسیب مغزی، بیماری قلبی – عروقی).

منبع : چیزهایی که در مورد وسواس نمی دانید

بازدید : 265
شنبه 25 ارديبهشت 1400 زمان : 12:43

ارتباط موفق، راه های بر قراری ارتباط موفق چیست؟

راه های برقراری ارتباط موفق چیست؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از افراد را درگیر می کندT در طول زندگی بسیاری از افرادی را می بینید که به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و این ارتباطات باعث پیشرفت آن ها در زندگی می شود، شاید از خودتان بپرسید که راز موفقیت این افراد در زندگی چه می باشد؟ ما در ادامه این مقاله به راهکارهایی برای داشتن ارتباط موفق با دیگران اشاره می کنیم.

تمرین این راهکار ها و کمک گرفتن از افراد متخصص می تواند به شما کمک کند تا شما بتوانید یک رابطه رضایت بخش و موثری را تجربه کنید، برای این که اطلاعات کاملی در این زمینه کسب کنید باید به مطالعه این مقاله بپردازید.

راه های برقراری ارتباط موفق

ارتباط موفق از نظر شما چگونه می تواند باشد؟ داشتن رابطه سالم و موفق با دیگران از دید افراد می تواند متفاوت باشد و هر کدام نظرات خاص خودشان را در این خصوص دارند، اما به طور کلی فاکتور های عمومی بسیاری وجود دارد که به شما کمک می کند ارتباط موثری با دیگران داشته باشید.

از جمله فاکتور هایی که باعث برقراری ارتباط موفق با دیگران می شود عبارت اند از: داشتن درک متقابل، مسئولیت پذیری در برابر دیگران، برخورداری از مهارت های ارتباطی و هوش هیجانی و غیره.

در ادامه این مقاله به راهکارهایی اشاره می کنیم که این راهکارها احتمال موفقیت را در روابط بین فردی بالا می برد و در این زمینه اطلاعات کافی به فرد می دهد که برای او کمک کننده می باشد.

  1. ارتباط موفق، زبان بدن را دست کم نگیرید

افراد وقتی می خواهند در ارتباط با کسی به صورت موقر و مثبت جلوه کنند بیشتر به کلماتی که به کار می برنند دقت می کنند در صورتی که کلام تنها بخشی از این مسئله می باشد و آن چه در کلام و ارتباطات رو در رو اهمیت دارد زبان بدن شما می باشد، زیرا هر کدام از بخش های بدن در زمان برقراری ارتباطات پیغامی را به فرد مقابل می رسانند.

به همین دلیل ارتباط چشمی با طرف مقابل اهمیت بسیاری دارد، همچنین باید بیانات چهره ای مثبت و تاثیرگذاری داشته باشید و در ژست های بدنی خود دقت بیشتری به خرج دهید تا بتوانید با دیگران ارتباط موثر و موفقی داشته باشید.

  1. همدلی کردن را بیاموزید

در هر سطحی از ارتباطات که می باشید افراد نادیده گرفتن را نمی پسندند و دوست دارند تا به آن ها توجه شود و درک متقابلی از آن ها صورت گیرد و آن چه بیش از هر چیز دیگری باید مورد درک و پذیرش طرف مقابل قرار گیرد احساسات و هیجانات می باشد و افرادی که ارتباط موفقی دارند این موضوع را به خوبی درک می کنند و در این خصوص مهارت های بالایی دارند.

در صورتی که شما بخواهید با دیگران همدلی کنید باید روش های همدلی را بیاموزید و گاهی اوقات لازم است تا از زاویه دید دیگران به دنیا نگاه کنید و در مورد انواع احساساتی که تاثیر بر روی افراد می گذارند اطلاعات بیشتری به دست آورید.

  1. مخاطب خود را بشناسید

برای این که کلام تان بیشتر مورد پذیرش دیگران قرار بگیرد و بر روی مخاطب اثر بگذارد باید در ابتدا مخاطب را به درستی بشناسید و درک درستی از مخاطب خود داشته باشید، هم چنین نحوه بیان کردن جملات شما اهمیت بسیاری دارد به طوری که اهمیت آن بیشتر از چیزی است که می گویید.

به همین خاطر قبل از آن که با کسی ارتباط بر قرار کنید ابتدا از خود بپرسید که تا چه اندازه او را می شناسید، آیا در مورد علایق او اطلاعاتی دارید؟ این موضوع به خصوص زمانی که می خواهید برای جمعی سخنرانی کنید بسیار اهمیت دارد زیرا اگر مخاطبین خود را نشناسید و درک درستی از علایق او نداشته باشید، سخنان شما تاثیرگذاری درستی بر روی مخاطب نخواهد گذاشت.

  1. ارتباط موفق، مختصر و مفید سخن بگویید

در ارتباطات کلامی و نوشتاری خود سعی کنید خلاصه گویی رادر اولویت قرار دهید این کار اهمیت بسیاری دارد بنابراین تلاش کنید از بیان کردن حرف های اضافی و حاشیه پردازی خودداری کنید زیرا هر چه زمان انتقال پیام طولانی تر باشد به همان میزان از تاثیر گذاری مطلب بر روی مخاطب کاسته می شود.

  1. از خدمات حرفه ای کمک بگیرید

در دنیای امروزه همه چیز تخصصی شده است و موفقیت در هر زمینه ای نیازمند آموزش و مطالعه دارد و یکی از عوامل تاثیر گذار در کسب موفقیت داشتن ارتباطات مناسب با دیگران می باشد که باید به طور حرفه ای به آن پرداخته شود.

در صورتی که شما بتوانید ارتباط موفقی داشته باشید در امور تحصیلی، شغلی و خانوادگی پیشرفت های زیادی خواهید کرد زیرا ارتباطات اجتماعی پایه و اساس هر علمی در زندگی هستند و برای ارتباط با دیگران و رسیدن به موفقیت اهمیت بسیاری دارند.

منبع : ارتباط موفق

بازدید : 205
شنبه 25 ارديبهشت 1400 زمان : 12:39

داشتن ارتباطات اجتماعی از جمله عوامل مهم برای حفظ سلامت روان انسان است و با این ارتباطات است که بسیاری از نیازهای انسان ارضا می شود و احساس خوشبختی می کند. اما با این حال بسیاری از افراد هستند که در برقراری ارتباطات اجتماعی، شروع و حفظ روابط سازنده مشکل دارند، این افراد درگیر کمرویی هستند که در این مقاله به طور کامل به بررسی و درمان کمرویی پرداخته می شود.

افراد خجالتی، افرادی هستند که بر خلاف آنچه که در ظاهر نشان می دهند بسیار مشتاق به شروع و برقراری رابطه با اطرافیانند، اما خود را در این زمینه بسیار ناتوان می بینند و نمی توانند ارتباطات موثری را شروع کنند.

کمرویی، مشکلی است که همانقدر که شروع رابطه را برای افراد سخت می کند، باعث می شود که فرد در حفظ ارتباطات خود نیز مشکل داشته باشد و نتواند از بودن در حضور دوستان لذت ببرد، چون این فرد نمی داند چگونه باید در گفتگوهای دوستانه شرکت کند و به همین دلیل از بودن در جمع لذت کافی را نمی برد.

در بسیاری از مواقع این افراد یا از حضور در مهمانی اجتناب می کنند یا اینکه زمانی که در جمع قرار می گیرند مدام در دلشان دعا می کنند که زودتر مهمانی تمام شود تا او بتواند به حضورش در جمع خاتمه دهد.

البته کمرویی در همه افراد به یک اندازه بروز پیدا نمی کند، در واقع می توان گفت که افراد کمرو در یک طیف از کمترین تا بیشترین میزان قرار دارند و هرچقدر که شدت این کمرویی بیشتر باشد، احتمال اینکه تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیا اجتماعی) روی فرد گذاشته شود بیشتر است.

1.اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی) عبارت است از:

ترس شدید، دائمی و افراطی از قرار گرفتن در حضور جمع و همچنین تحمل اضطراب شدید در مواقعی که لازم است فرد در حضور دیگران کاری انجام دهد.

کاملا واضح است که اگر فرد در قرار گرفتن در حضور جمع، بترسد و اضطراب شدیدی را در این شرایط تحمل کند در همه فعالیت های اجتماعی، شغلی و تحصیلی خود دچار مشکل می شود و نمی تواند روند زندگی عادی خود را طی کند. بنابراین در چنین شرایطی لزوم طی کردن روند روان درمانی و حتی دارو درمانی وجود دارد و نیاز است که فرد حتما از متخصص حاذق در اختلالات اضطرابی کمک بگیرد.

2.تفاوت اختلال اضطراب اجتماعی با کمرویی:

کمرویی با اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت است و میزان ترسی که فرد کمرو در حضور جمع تجربه می کند، کمتر از فرد مبتلا به فوبیا اجتماعی است، همچنین اختلال اضطراب اجتماعی بسیار فراگیرتر از کمرویی است و تقریبا تمام عملکردهای زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد ولی فرد کمرو، در تمام زمینه ها دچار مشکل نمی شود و ممکن است فقط در جمع های غریبه و نیمه آشنا با مشکل مواجه باشد.

هرچند اگر که فرد در جهت تقویت ارتباطات خود تلاش نکند و همیشه منزوی باشد ممکن است مشکلی که دارد به مرور به اختلال اضطراب اجتماعی تبدیل شود.

آنچه افراد کمرو را از پا در می آورد+درمان

3.تفاوت کمرویی با درون گرایی

بسیار پیش می آید که افراد درون گرا به اشتباه کمرو خطاب می شوند و اطرافیان فکر می کنند که این افراد توانایی برقراری ارتباط موثر را ندارند، هرچند که افراد درون گرا در مقایسه با افراد برون گرا، دایره ارتباطات محدودتری دارند ولی دقت کنید که درون گرایی و برون گرایی یک ویژگی شخصیتی است و یک نوع اشکال و ضعف در رفتار نیست.

و نیاز است که به این تفاوت فاحش افراد درون گرا و افراد خجالتی بپردازیم که:

افراد درون گرا خودشان تمایلی به برقراری ارتباطات گسترده و حضور در جمع ندارند و خلوت را به بودن در جمع ترجیح می دهند.

این افراد معمولا از تنهایی خود لذت می برند و در تنهایی و خلوت اهداف خود را دنبال می کنند و در روند زندگیشان معمولا دچار مشکل نمی شوند. اگر چه افراد درون گرا علاقه ی چندانی به حضور در جمع ندارند ولی اگر برای کاری مجبور باشند که در جمع قرار بگیرند استرس و اضطراب نمی گیرند و خیلی راحت می توانند در حضور جمع به انجام کارهایشان بپردازند، سخنرانی کردن و انجام دادن کار در حضور جمع، معمولا برای این افراد کار دشواری نیست و مشکلی از این بابت ندارند.

اما افراد کمرو بر خلاف افراد درون گرا، تمایل زیادی به برقراری ارتباط با دیگران دارند و مدام دل مشغول این هستند که بتوانند با دیگران دوست شوند و در جمعشان قرار گیرند ولی بر خلاف تمایلشان به ایجاد ارتباط، توانایی لازم را برای آن را ندارند، سخنرانی کردن و انجام کاری در حضور دیگران، برای این افراد معمولا با اضطراب همراه است و همین امر می تواند مشکلاتی برای آن ها به وجود آورد.

نشانه های کمرویی چیست؟

کمرویی نشانه های جسمی و روانی متعددی دارد.

  1. نشانه های جسمی:

افراد خجالتی زمانی که در جمع قرار می گیرند و قصد شروع گفت و گو را دارند معمولا نشانه های جسمانی را از خود بروز می دهند، از جمله:

  • تپش قلب
  • عرق کردن کف دست ها و پیشانی
  • احساس گرفتگی در گلو
  • تغییر تن صدا و ایجاد مشکلاتی در گفت و گو، که حتی ممکن است از دید اطرافیان لکنت زبان به نظر برسد.
  • انقباض و گرفتگی عضلات
  • تنگی نفس
  • اختلال در تمرکز و در نتیجه کند شدن عملکرد فرد
  • تغییر رنگ صورت مثل سرخ شدن و یا رنگ پریدگی
  • لرزش در دست و پاها
  • عدم ترشح بزاق و خشک شدن دهان

2.نشانه های روانی کمرویی

  1. گوشه گیر و منزوی شدن
  2. اجتناب از حضور در جمع
  3. کاهش اعتماد به نفس
  4. عدم تماس و ارتباط چشمی
  5. تجربه احساس اضطراب، استرس و افسردگی
  6. بلاتکلیفی و عدم توان تصمیم گیری راسخ
  7. احساس خود کم بینی
  8. ترس از ابراز وجود و بیان نظرات مخالف دیگران
  9. ترس مداوم از مورد تمسخر واقع شدن
  10. صحبت کردن نامفهوم، سریع و خارج از کنترل

علل کمرویی

1.عوامل فیزیولوژیک (مانند ژنتیک، نقص عضو)

ژنتیک یکی از عواملی است که می تواند در بروز کمرویی دخیل باشد.

ممکن است در اطراف خودمان پیش آمده باشد که با فردی کمرو و خجالتی مواجه شده باشیم که والدین و خانواده آن فرد نیز کمرو و خجالتی باشند و این مسئله می تواند نقش ژنتیک را به خوبی نشان دهد. البته این فرض هم وجود دارد که جدا از ژنتیک والدین کمرو، فرزندانی کمرو تربیت می کنند و در اینجا عوامل تربیتی در کنار عوامل ژنتیکی نقش دارند.

نقص عضو (مشکلات جسمانی، اختلال در صحبت کردن و حتی احساس زشت بودن ظاهری) نیز یکی دیگر از عوامل فیزیولوژیک است که می تواند در کمرویی فرد دخیل باشد. فردی که دچار نقص عضو باشد ممکن است تصویر خوبی از خود نداشته باشد و به همین دلیل تصور کند که دیگران او را به دلیل نقص عضوش مورد تمسخر قرار می دهند و همین امر می تواند موجب شود که فرد از برقراری ارتباط اجتماعی اجتناب کند.

2. عوامل شناختی

عوامل شناختی همان تفکرات و تصوراتی است که فرد در مورد خود دارد.

افراد کمرو و خجالتی اعتماد به نفس پایینی دارند، بر عیب های خود بیشتر از نقاط قوت خود تمرکز می کنند، اگر در جمع تپق بزنند بیش از حد مورد انتظار به تپق خود فکر می کنند و آن را به تمام جمع های دیگر تعمیم می دهند، از مورد قضاوت شدن به شدت می ترسند و فکر می کنند که دیگران به طور دقیق متوجه ضعف های درونی او هستند.

این افراد به مانند یک ناظر بیرونی حساس، به خود نگاه می کنند و مدام از خود عیب جویی می کنند.

از آنجایی که این افراد برای خود ارزش قائل نیستند چنین تصور می کنند که برای دیگران نیز هیچ ارزشی ندارند و او را لایق احترام و ارتباط نمی دانند.

این افراد بیش از حد در مورد عیب های خود مبالغه می کنند و اگر عیب و نقصی در عملکرد خود داشته باشند آن عیب را بسیار بزرگ می پندارند.

در واقع می توان گفت که این افراد دچار تفکرات تحریف شده در مورد خود هستند.

منبع : آنچه افراد کمرو را از پا در می آورد+درمان

بازدید : 180
جمعه 24 ارديبهشت 1400 زمان : 14:49

تاثیرات لبخند زدن، فواید شگفت انگیز لبخند زدن

مطمئننا شما هم متوجه شده اید که زمانی که لبخند می زنید چهره شاداب تر و زیباتری دارید، اکثر آدم ها جذب افرادی می شوند که خوشرو و لبخند به لب هستند و با آن ها ارتباط بیشتری می گیرند، لبخند زدن یکی از مهم ترین اصول بر برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران می باشد، لبخند زدن باعث می شود تا آستانه تحمل و صبر شما افزایش یابد و از فشارهای روانی کاسته شود. با آگاهی از این مسائل می توانید اضطراب و استرس خود را کاهش دهید و به خوبی آن را مدیریت کنید.

لبخند زدن فواید و تاثیرات بسیاری دارد که در ادامه این مقاله به مهم ترین آن ها اشاره می کنیم.

تاثیرات لبخند زدن بر مغز

امروزه مشکلات بسیاری وجود دارد که باعث می شوند در بیشتر اوقات افراد لبخند زدن را فراموش کنند، به طور میانگین بزرگسالان روزانه ۲۰ مرتبه لبخند می زنند در حالی که کودکان چهارصد مرتبه در روز این کار را انجام می دهند.

لبخند زدن باعث می شود تا پیام رسان عصبی در مغز فعال شود و هورمون های اندروفین، سروتونین، دوپامین در مغز ترشح شود و شادی و نشاط را در فرد به وجود آورد.

این هورمون ها به صورت مسکن طبیعی برای مغز عمل می کنند، هورمون های شادی آور باعث آرام شدن بدن می شوند و همچنین افسردگی و خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش می دهند، اگر تمایل دارید این هورمون ها در بدن شما افزایش یابد باید طریقه شاد بودن و شاد زندگی کردن را فرا بگیرید.

ایجاد حس خوشبختی

زمانی که فرد لبخند می زند برای لحظه ای احساس خوشبختی و شادی می کند در واقع خوشبختی و حس خوب باعث می شود شخص لبخند بزند و در این صورت چرخه مثبت در زندگی او ایجاد می شود، اگر در زمان ناراحتی و اندوه حتی به طور مصنوعی لبخند بزنید بر روی حس و حال شما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

تاثیرات لبخند زدن، جذب کردن دیگران به سمت خود

لبخند زدن باعث می شود تا فردی مهربان و خوش برخورد به نظر برسید ودیگران را به سمت خودتان جذب کنید، زیرا بیشتر انسان ها به سمت کسانی جذب می شوند که همیشه لبخند به لب دارند، لبخند زدن باعث می شود تا انرژی مثبت به افراد انتقال یابد، یکی از مهم ترین اصول مهارت های ارتباط بین فردی می باشد.

برای این که دیگران به سمت خود جذب کنید، باید مهارت های ارتباطی را به خوبی بیاموزید تا ارتباط خوبی با دیگران داشته باشید.


تاثیرات لبخند زدن،تنظیم ضربان قلب و درمان استرس

لبخند زدن در دراز مدت باعث می شود تا ضربان قلب در حالت طبیعی نگه داشته شود و استرس فرد درمان شود، حتی لبخند زدن از روی اجبار باعث می شود تا فشار خون و ضربان قلب به طور چشم گیری تنظیم شود، علاوه بر این، برای کاهش استرس راه های زیادی وجود دارد که می توان آن ها را انجام داد.

تاثیرات لبخند زدن، تقویت سیستم ایمنی

با لبخند زدن می توانید بسیاری از بیماری ها را از خود دور نمایید، بیماری هایی مانند سرطان آرتروز و دیابت و بیماری های که به سیستم ایمنی ارتباط دارد با لبخند زدن در دراز مدت کاهش می یابد و سیستم ایمنی بدن تقویت می شود.

بر اساس نظر محققان لبخند زدن باعث می شود تا سیستم ایمنی بدن تقویت شود، زمانی که فرد احساس خوشحالی و شادابی می کند، میزان تولید هورمون کورتیزول کاهش می یابد، زیرا این هورمون باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می شود.

تاثیرات لبخند زدن، افزایش طول عمر

یکی دیگر از اثراتی که لبخند زدن بر بدن می گذارد افزایش طول عمر است، به طول کلی لبخند زدن و شاد بودن باعث افزایش طول عمر می شود و از بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند.

بر اساس نظر محققان افرادی که احساس شادی و خوشبختی می کنند عمر طولانی تری نسبت به بقیه دارند و افرادی که دید و نظر مثبتی نسبت به زندگی و اطرافیان دارند عمر طولانی تری خواهند داشت.

منبع : تاثیرات لبخند زدن

بازدید : 135
جمعه 24 ارديبهشت 1400 زمان : 14:47

بیش تر اوقات به اطرافیان و نامزد خود فشار می آوریم تا آنگونه باشند که ما دوست داریم و هنگامی که نمی توانند مانند معیارهای ذهنی ما شوند آن ها را سرزنش می کنیم و مقصر می دانیم. این کار درست نیست بیایید از قانون جذب کمک بگیریم این قانون بیان می کند که «هر چیزی مشابه خود را جذب می کند.»

پس بهتر است به جای اینکه از دیگران انتظار بیش از اندازه داشته باشیم خودمان همانی شویم که از دیگران انتظار داریم به این شکل می توانیم فردی که می خواهیم را پیدا کنیم.

به جای قضاوت دیگران خودتان را مسئول آن بدانید و آن را بپذیرید، در این صورت می توانید آگاهانه بهترین و مناسب ترین همسر را برای خود پیدا کنید. شاید تصور کنید که این کار دشوار می باشد اما در حقیقت آسان تر از چیزی است که تصور می کنید. قدرت در دست شماست و شما می توانید رویاهایتان را به طرف خود جذب کنید.

چگونه می توان این کار را انجام داد؟ به خودتان به عنوان یک نامزد نگاه کنید. رفتار شما در زندگی یا در زندگی عشقی شما چه تاثیری خواهد داشت؟ به جای این که نامزدتان را مسئول همه چیز بدانید به خودتان توجه کنید و با اطمینان و اعتماد به نفس بکوشید آنچه را که می خواهید به دست آورید. با این کار از نظر دیگران جذاب تر و قدرتمند تر به نظر می رسید.

توجه و تمرکز این فصل به بهتر شناختن خودتان و نقش آن در جذب فردی است که می خواهید. شاید تصور کنید که همه پسرهای خوب ازدواج کرده اند یا اینکه مرد خوب دیگر پیدا نمی شود. اما این تفکرات را کنار بگذارید.

اگر چنین افکاری را به ذهن خود راه دهید نتیجه درستی را دریافت نخواهید کرد. سعی کنید از انجام تمریناتی که در ادامه گفته شده است لذت ببرید و اجازه دهید که رویاهای بزرگی داشته باشید. بکوشید از مجرد بودن خود لذت ببرید و از آن برای شناخت بهتر و کامل تر خود و همسرتان استفاده کنید.

اعتماد به نفس

خودتان را چگونه می بینید و از نگاه خود شخصیتتان در چه معیاری قرار دارد؟ برداشت شما از خودتان نقش زیادی در ارتباط تان با دیگران دارد. اگر خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید می توانید فردی که می خواهید را به خودتان جذب کنید.

از همین حالا سعی کنید نگاه جدیدی به خودتان داشته باشید، وجود خودتان را جشن بگیرید، خودتان را محترم بدانید و به خودتان عشق بورزید، این زمان است که متوجه می شوید چه انسان خوبی هستید و چه میزان لایق احترام می باشید و هربار که به دیدن نامزدتان می روید احساس می کنید که با ارزش هستید و این احساس را به او نیز منتقل می کنید.

چه چیزی باعث می شود که شما فردی ایده آل برای فرد دیگری باشید؟

همان طور که گفته شد تصوری که شما از خودتان دارید نوع رفتار دیگران را مشخص می کند، به طور مثال شخصی که برای خود احترام زیادی قائل باشد هرگز در رابطه ای مسموم باقی نمی ماند و خود را نجات می دهد زیرا برای احساس و عاطفه خود ارزش قائل است.

بیایید با انجام یک تمرین از افکار خود آگاه شوید

بر روی کاغذی نکات مثبت خود را بنویسید، چه چیزهایی از شما یک همسر ایده آل می سازد؟

به طور مثال بنویسید، «من به خوبی به صحبت های دیگران گوش می دهم» یا « من می توانم در جمع به خوبی صحبت کنم و افکار خودم را بیان کنم.» به همین شکل 5 نکته مثبت خود را بنویسید. پیش از این که به دیدار شخصی بروید این پنج نکته را مرور کنید این کار باعث می شود تا اعتماد به نفس شما به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند و همین اعتماد به نفس باعث می شود تا در نظر او جذاب تر باشید.

جذب فرد مورد نظر در زندگی

موفقیت های شما

چه چیزی از شما یک چهره درخشان می سازد؟

اگر شما به خودتان عشق نورزید نمی توانید از افراد دیگر انتظار داشته باشید که شما را دوست داشته باشند. شما صفت هایی دارید که دوست دارید آن ها را تغییر دهید و همسرتان نیز حتما صفاتی دارد که باید تغییر کند اما این بدین معنی نیست که شما یا همسرتان جذاب نیستید. بسیاری از افرادی که برای مشاوره مراجعه می کنند بیان می کنند که چون نتوانسته اند وزن خود را به اندازه کافی کم کنند یا نتوانسته اند عیب خود را برطرف کنند از خودشان متنفر هستند و از جملات عصبی و منفی استفاده می کنند و به همین دلیل نتوانسته اند به دیدار دیگران بروند. زیرا باور دارند که به آن شکل کسی آن ها را دوست نخواهد داشت. در حالی که متوجه نمی شوند این مشکلات بخشی از شخصیت آن ها است.

بیایید با یک مثال این موضوع را مشخص کنیم، مراجعی داشتم که درگیر مشکلات افسردگی بود و تصور می کرد که با این ویژگی هیچ وقت نمی تواند ازدواج کند و مادر شود. اما در طول جلسات درمان پذیرفت که افسردگی بخشی از او است و توانست یک ازدواج سالم و موفق داشته باشد و سال ها بعد ازدواج کند و بالاخره در انتها توانست به کمک همسرش بر افسردگی خود غلبه کند.

تنها چیزی که برای او تغییر کرد نگرش او نسبت به خودش و پذیرش همه جانبه خودش بود. با این پذیرش تغییرات زیادی برای او پدید آمد. تمرین زیر به شما کمک می کند تا بتوانید خودتان را همان گونه که هستید بپذیرید.

تمرین برای خروج افکار منفی

افکار منفی درون تان روابط شما را تحت تاثیر قرار می دهد. شما تنها زمانی می توانید به همسرتان اجازه دهید شما را دوست داشته باشد که خودتان را دوست داشته باشید. به خاطر داشته باشید که هیچ کس کامل نیست و همه ما نقص ها و ایراداتی داریم.

بهترین رابطه آنی است که هر دو طرف یکدیگر با باوجود تمامضعف ها و قدرت ها به همان شکلی که هست بپذیرند.

تمرین زیر را انجام دهید. در ابتدا از خودتان بپرسید که چه چیزهایی را راجع به خودتان دوست ندارید و علت آن ها چیست؟ فهرستی از آن ها یادداشت کنید:

  • من اضافه وزن زیادی دارم و به این دلیل نمی توانم جذاب باشم و کسی را به خودم جذب کنم
  • من خجالتی هستم و به همین علت نمی توانم زیاد با دیگران گرم بگیرم
  • از سیاست چیزی نمی دانم و احساس می کنم که احمق هستم.
  • دست پخت من بسیار بد است و به همین دلیل نمی توانم نامزد خود را راضی نگه دارم.
  • به اندازه کافی مرتب نیستم و وظیفه شناسی را به شکل درست بلد نیستم.

اکنون به خودتان پاسخ دهید که دلیل این احساسات شما چیست. و پاسخ های خود را یادداشت کنید اگر خاطره ای در این مورد دارید یا فردی باعث این احساس شده است دلیل آن را یادداشت کنید.

حال به پاسخ های خود نگاه کنید. کدام یک را می خواهید تغییر دهید و کدام را می پذیرید اگر می خواهید آن را تغییر دهید کنار آن روشی که می خواهید پیش بگیرید را بنویسید و اگر تغییر نمی دهید کنار آن مثبت بگذارید.

اگر می خواهید تغییر دهید موردی مانند متن زیر کنار آن بنویسید.

من بیش از اندازه کنترل گر هستم و زندگی اطرافیان خود را کنترل می کنم. تغییر: احساس می کنم ین ویژگی بدی است باید با دیگران مهربان تر باشم و اجازه دهم که زندگی خود را داشته باشند و آن ها را همان گونه که هستند بپذیرم.

تمرین برای پذیرش نامزدتان

این تمرین به شما کمک می کند نگاه دقیق تری داشته و پذیرش بیش تری برای نقاط ضعف و قدرت خود و نامزدتان داشته باشیدبعد از این که نامزد خودتان را ملاقات کنید به سوالات زیر پاسخ دهید:

  1. نقاط مثبت نامزد شما چیست؟
  2. چه چیز خوبی از ملاقات با او نسیب شما شده است؟
  3. از نامزدتان چه یاد گرفته اید؟
  4. از خودتان چه چیزی آموخته اید؟
  5. چه احساسی نسبت به نامزدتان دارید؟
  6. آیا توانسته اید نکات مثبتی میان خود و او پیدا کنید؟

احترام به خود

همواره مشاهده می کنیم که زنان زیادی هستند که به خودشان احترام نمی گذارند یا خودشان را شایسته احترام نمی دانند. تنها با داشتن همسر یا نامزد است که آن ها می توانند مشکلات درونی خود را پوشش دهند و کسی را پیدا کنند که به جای خودشان آن ها را دوست داشته باشد.

شکی نیست که وجود کسی که شما را دوست داشته باشد بسیار آرامش بخش و زیبا است اما این موضوع احساسی که شما به خودتان دارید را نمی تواند تغییر دهد. احترام به خودتان یعنی همیشه خود را در اولویت می بینید و با عشق و مهربانی با خودتان رفتار می کنید.

اگر رفتار شما با خودتان اینگونه باشد نامزد یا همسرتان هم راهی بجز این که شما را دوست داشته باشد ندارد و با مهربانی و احترام با شما رفتار می کند.

منبع : قانون جذب عشق | جذب فرد مورد نظر در زندگی

تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 322
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 87
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 60
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 293
  • بازدید ماه : 632
  • بازدید سال : 1980
  • بازدید کلی : 70416
  • کدهای اختصاصی